وبلاگ شاهین

بهترین وبلاگ شاهین

وبلاگ شاهین

بهترین وبلاگ شاهین

ﺑﻐﺾ

ﺑﮕﺬﺍﺭ ﺑﮕﻮﯾﻢ : 

ﺑﻐﺾ ﮐﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ، 

ﮔﺮﯾﻪ ﺍﻡ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﺩ، 

ﺧﻨﺪﻩ ﺍﺕ ﮐﻪ ﺑﮕﯿﺮﺩ، 

ﺣﺎﻟﻢ ﺍﺯ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺳﺖ ... 

ﻣﯽ ﺑﯿﻨﯽ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﻡ ﺭﺍ!!? 

ﺑﻪ ﺩﻟﺖ ﺑﻨﺪ ﺍﺳﺖ 

ﺑﻨﺪ ﺩﻟﻢ..

 

 

اعتماد

↯☜رابطه ای که توش✘ اعتماد ✘نیست ⇜ 

 

⇜مثل ماشینیه که توش بنزین نیست↪ 

 

↭تا هروقت بخوای میتونی توش بمونی ولی ...↪ 

 

☜✘به جایی نمیرسی✘…

 

 

فاصله

واحد اندازه گیرى فاصله 

"متر "نیست،"اشتیاق"است، 

مشتاق که نباشى 

حتى یک قدم هم 

فاصله, دوریست.

 

شعر عاشقانه کوتاه | شعر عاشقانه غمگین

نازنین بدون تو دنیا رو باور ندارم

 

با تو از رمز طلسم قصه ها سر در می آرم

 

لحظه ی سقوط من دست تو مثل معجزست

 

شب می ترسه از خودش وقتی می گم دوستت دارم

تو را هیچ گاه آرزو نخواهم کرد


تو را هیچ گاه آرزو نخواهم کرد !

 

تو را لحظه ای خواهم پذیرفت که خودت بیایی

 

نه با آرزوی من …

عشـــــق اگر عشـــق باشد!


عشـــــق اگر عشـــق باشد!

هم خنــــده هایت را دوست دارد،هم گریـــــه هایت را . . .

هم لحظه های شادابی ات را می پسندد،

هم روزهــــای بــی حوصلگــی اتـــــــــ را . . .

هم دقایق پر ازدحامت را همراهی می کند،

هم دقایق تنهایی اتـــــــ را . . .

عشـــق اگر عشــــق باشد!

هم زیبایی هایت را دوست دارد،هم اخم هایت در روزهای تلخی . . .

با یک اتفــاق

تو را تعویض نمی کند

همراهــی ات می کند تا بهبــــود یابی . . .

هر ثانیه دستانش در دستان توست،در سختی و آسانی . . .

تا ابــــــد . ..

دفتری بود که گاهی من و تو


دفتری بود که گاهی من و تو

می نوشتیم در آن

از غم و شادی و رویاهامان

از گلایه هایی که ز دنیا داشتیم

من نوشتم از تو:

که اگر با تو قرارم باشد

تا ابد خواب به چشم من بی خواب نخواهد آمد

که اگر دل به دلم بسپاری

و اگر همسفر من گردی

من تو را خواهم برد تا فراسوی خیال

تا بدانجا که تو باشی و من و عشق و خدا!!!

تو نوشتی از من:

من که تنها بودم با تو شاعر گشتم

با تو گریه کردم

با تو خندیدم و رفتم تا عشق

نازنیم ای یار

من نوشتم هر بار

با تو خوشبخترین انسانم…

ولی افسوس

مدتی هست که دیگر نه قلم دست تو مانده است و نه من!!!

شاید هم تو دیگر رکاب نمی زنی … !

چقدر سفت شده است پدال دوچرخه ی دونفره ی عشقمان !

 

یا من خسته شدم یا به سربالایی رسیدیم

 

شاید هم تو دیگر رکاب نمی زنی … !

آخر قصه ی عشق ما

آخر قصه ی عشق ما را همان اول لو دادند

 

همان جایی که گفتند :

 

یکی بود … یکی نبود …