دوری اتبا واژه ها رام نمی شودشعر برایم اندوه می آوردانگار زیبائیهرگز به من تعلّق نداشته استانگار خنده ی سبزشهرگز درون من اتفاق نمی افتدو این همهدلیلِ نبودِ واضحِ توستکه باران را به گریه می اندازدو پروانه ها راخانه نشین کرده است...پرویز صادقی