با منی اما نفهمیدی که تنهاتر شدم
گریه کردم فکر کردی زیر باران تر شدم
گفته بودی دوستت دارم ولی برعکس بود
حرف چشم و خط لب های تو را از بر شدم
باز باران آمد و… دلتنگی ام را گریه شست
باز باران آمد و… من زیر باران تر شدم
واحد اندازه گیری انسانیت
دست هایی است که گرفتیم
گره های است که ازمشکلات دیگران بازکردیم
دلهایی که به دست آوردیم
و اشکهایی که به لبخند نشاندیم.
چه زیبا سخن میگفتی
آن زمان که ادعا میکردی تمام زندگیت هستم...
چه شعر ها که نمی سرودی
و چه عاشقانه ها که نمیگفتی...
همه پوچ بود...
یک دروغ بزرگ
،و من خوش خیال تمام آن ها را حقیقت میدیدم...
ساده نابودم کردی...
با یک کلمه...خداحافظ...و رفتی..!!!
فقط کافیست
هر از گاهی در زندگی
پشت کنی به تمامِ آنهایی که
چشمِ دیدنِ خوشبختی ات را ندارند...
بی تفاوتی آدم ها را عجیب می سوزاند!
زمانی که خاطرات تلخ
ذهنتان را پُر کرده است
به جاهای شاد بروید
اجازه ندهید که تلخی ها
مانع رسیدن شما به اهدافتان شود
در عوض روی توانایی ها، رؤیاها و
فردایی روشن تمرکز کنید.
دلم باهر تپش با
هر شکستن
داره میفهمه که هر
اندازه خوبه عشق
همون اندازه بی رحمه
چه راهایی که رفتم تا
بفهمم جزتوراهی نیست
خلاصم کن ازعشقایی
که گاهی هست
وگاهی نیست
#افشین_یداللهی
دکتر افشین یداللهی :
زندگی یعنی همین که اگه داری یا نداری
حقتو بگیری اما حقو زیر پا نذاری
زندگی یعنی همین که اگه قهری،اگه آشتی
با تو باشم اگه داشتم بمونم اگه نداشتی
من و تو هر جا که باشیم،اگه پایین اگه بالا
ممکنه جامون عوض شه،دیر و زود،فردا یا حالا
زنده ای پس زندگی کن،نگو سخته نگو دیره
بگی ساده اس ساده میشه،بگی سخته سخت می گیره
دنیا پر از دار و ندار آدما می گرده // می گرده
دیروز امرز فردا دنیا با ما بی ما می گرده // می گرده
زندگی یعنی همین که اگه داری یا نداری
حقتو بگیری اما حقو زیر پا نذاری
زندگی یعنی همین که اگه قهری،اگه آشتی
با تو باشم اگه داشتم بمونم اگه نداشتی
دنیا پر از دار و ندار آدما می گرده // می گرده
دیروز امرز فردا دنیا با ما بی ما می گرده // می گرده
ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی
دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی
دایم گل این بستان شاداب نمیماند
دریاب ضعیفان را در وقت توانایی
دیشب گله زلفش با باد همیکردم
گفتا غلطی بگذر زین فکرت سودایی
صد باد صبا این جا با سلسله میرقصند
این است حریف ای دل تا باد نپیمایی
مشتاقی و مهجوری دور از تو چنانم کرد
کز دست بخواهد شد پایاب شکیبایی
یا رب به که شاید گفت این نکته که در عالم
رخساره به کس ننمود آن شاهد هرجایی
ساقی چمن گل را بی روی تو رنگی نیست
شمشاد خرامان کن تا باغ بیارایی
ای درد توام درمان در بستر ناکامی
و ای یاد توام مونس در گوشه تنهایی
در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم
لطف آن چه تو اندیشی حکم آن چه تو فرمایی
فکر خود و رای خود در عالم رندی نیست
کفر است در این مذهب خودبینی و خودرایی
زین دایره مینا خونین جگرم می ده
تا حل کنم این مشکل در ساغر مینایی
حافظ شب هجران شد بوی خوش وصل آمد
شادیت مبارک باد ای عاشق شیدایی
. #حافظ
+ فک کنم تنها کسایی هستیم که میفهمیم همو نع؟
- اره خب... شایدم نه
+ چرا نع؟
- همیشه برای هرچیز یه احتمال منفی بزار ک اگه یه روز خلافش بهت ثابت شد.. آمادگیشو داشته باشی! شاید اینطوری کمتر صدمه ببینی
به کسی اعتماد کن که… اندوه پنهان شده در لبخندت… عشق پنهان شده در خشمت… و معنای حقیقی سکوتت را بفهمد…
شعر ترانه از افشین یداللهی :
همین که پیش هم باشیم،همین که فرصتی باشه
همین که گاهی چشمامون،تو چشم آسمون واشه
همین که گاهی دنیار و با چشمای تو می بینم
همین که چشم به راه تو میون آینه می شینم
بازم حس می کنم زنده ام
بازم حس می کنم هستم
بگو با بودنت دل رو
به کی غیر تو می بستم
همین که میشه یادت بود،تو روزایی که درگیرم
که گاهی ساده می خندم،گاهی سخت دلگیرم
همین احساس خوبی که
دلت سهم منو داده
همین که اتفاق عشق
برای قلبم افتاده
بازم حس می کنم زنده ام بازم حس می کنم هستم
بگو با بودنت دل رو به کی غیر تو می بستم
از : افشین یداللهی
تو اگه منو میشناختی روزی صدبار نمی پرسیدی خوبی؟ چرا خوب نیستی؟ میفهمیدی
خودت. تو اگه منو میشناختی میدونستی چیکار کنی خوب شم! چیکار کنی بهم ثابت
شه دوسم داری..
اینارو ازم نمی پرسیدی
خودت میدونستی
ببین! تو یه درصد هم منو نمیشناسی!!