چنانچه شما حسود باشید، معلوم است که این احساس شما عشق نیست.
اگر شما در ترس و نگرانی به سر ببرید، روشن است که در حالت عشق نیستید. وفتی کسی را زیر سلطه و نفوذ خود در می آورید، این دیگر عشق نیست.
وقتی از عشق صحبت می کنید و به اداره می روید و دیگران را اذیت می کنید، این هم عشق نیست.
پس وقتی دانستید که چه چیز عشق نیست و این ها را کنار گذاشتید، البته نه به صورت ظاهری و بلکه به صورت واقعی و در زندگی شما اثری از ترس و نفرت مشهود نبود، مشخص است که این دیگر عشق است. کریشنامورتی
تنها یک ذهن بی گناه می داند که عشق چیست، این، تنها ذهن بی گناه است که می تواند در دنیایی که پاک نیست، زندگی کند. کریشنامورتی
یکی از دشواریهای بزرگ ما، ندیدن خودمان به گونه ای درست و روشن است. کریشنامورتی
اگر آموختن درباره ی خود، بر پایه ی گفته های دیگران باشد، ما درباره ی آنها چیز آموخته ایم و نه درباره ی خویش. کریشنامورتی
با حقیقت روبرو شوید، به آن نگاه کنید، از آن نگریزید؛ زیرا زمانی که فرار می کنید، زمان آغاز ترس است. کریشنامورتی
ترس ناشی از به خطر افتادن تعلقات و اندوخته ها است و ما نظریات و باور های خود را نیز شکلی از اندوخته های خود می دانیم به هیمن جهت است که وقتی نظریات و باورهایمان مورد ضربه قرار می گیرندو نفی می شوند همانقدر دچار هراس می شویم که دارایی های مادیمان به خطر افتاده اند. کریشنامورتی
مادام که حیوان، ناز و نوازش می شود، واکنش های زیبایی دارد، ولی به محض اینکه با او مخالفت می شود، همه ی خشونت طبیعتش پدیدار می گردد. کریشنامورتی
هریک از ما در همه ی روابطمان، تصویری را در مورد دیگری در ذهن می سازیم ،همانگونه که طرف مقابل نیز تصویری از ما در ذهن دارد. در نتیجه، "دو تصویر" با یکدیگر در ارتباطند، نه دو موجود بشری. کریشنامورتی
اگر انسان مایل باشد چیزی را به طور روشن، واضح و دقیق ببیند، می بایست ذهنش بسیار آرام و بدون تمامی تعصبات، فریب، گفتگوها، تجسم ها و تصاویر باشد. برای دیدن، تمامی این پرده ها باید کنار روند، زیرا تنها در سکوت محض است که شما قادر به مشاهده شروع فکر خواهید بود نه زمانی که در حال جستجو، پرسش یا در انتظار گرفتن پاسخ هستید. کریشنامورتی
اگر شما نزدیک یک رودخانه زندگی می کنید، پس از گذشت چند روز، دیگر صدای آب را نمی شنوید و یا اگر تصویری در درون اتاق خود داشته باشد که هر روز آنرا ببینید، پس از گذشت یک هفته دیگر آنرا نمی بینید. این امر در مورد کوهستانها، دره ها، درختان و همچنین اقوام، شوهر و زنتان نیز صادق است. کریشنامورتی
ما در دوران کودکی برای « بدست آوردن» و « نائل شدن» تربیت شده ایم – سلولهای مغز هم طالب و آفریننده این الگوی « بدست آوردن» به منظور کسب امنیت فیزیکی هستند- اما امنیت روانی در حیطه ی « بدست آوردن» یا « داشتن» نیست. کریشنامورتی
اگر شما خود را با دیگران نسنجید، آنچه که هستید، همان خواهید بود. کریشنامورتی