هرچند نداری تو ز احساس، نشانی
من عاشق لبخند توام، گرچه ندانی
مغرور و بداخلاق بشو با همه، اما
«با من به ازین باش که با خلق جهانی»
کوچ می کنند به سوی تو پرندگان فصل عشق
وقتی تو دستانت را برای آغوش دلداده ات می گشایی...
صبح عاشقانه ایست
برای چشمانت
آنگاه که آفتاب
غزل واره های عشق را
درنگاهت
تداعی می کند...
تو نباشى
گاهى بـه تو ؋ـکر مى کنم
گاهى بـه خودم
نباشى
یک بى تو ،
براى ویرانیم کا؋ـیست......
دیروزها
با دستانی پر از عطر زنبق
چشمانی پر از بوسه
و دهانی پر از " دوستت دارم"
امروزها
مثل پرواز
پرنده ای در آسمان
می روی
و من برای همیشه
در آغوشت
گم می شوم...