عشقم
قشنگترین نگاهم رابرایت
کنارگذاشتم تابدانی چشمانم
چقدر انتظار دیدنت را میکشند
دوستت داشتم
دوستت دارم
دوستت خواهم داشت
ازآن دوستت دارم هایی
که کسی نمیداند
کسی نمیتواند
کسی بلد نیست
سمت نگاهته همه حواسم مثه یه حالته خاص
میکشه سمت تو حسه لطیفت تو رو نمیشه نخواست
عاشقتم من دیگه ندارم پیشه تو هوشو حواس
برقه چشایه تو همه ی شهرو داره میریزه بهم
نم نم بارون داره میگیره منو از این همه غم
دیگه محاله کسی بتونه تو رو بگیره ازم
تو شدی همه کسمو دارو ندارم تو شدی یه انگیزه
چی مگه مثه قدم زدن کنارت تو هوایه پاییزه
اینو بدون اشکات تا منو داری دیگه نمیریزه
تو شدی همه کسمو دارو ندارم تو شدی یه انگیزه
چی مگه مثه قدم زدن کنارت تو هوایه پاییزه
اینو بدون اشکات تا منو داری دیگه نمیریزه
بخند جانم
که زیبایی دنیا
همین صداییست
که از ته قلب کوچکت
خوشبختی را فریاد میزند
و دلی غَنج میرود..
نمی دانم در
رفتن ها،
پا ها مقصرند...
یا دل ها...؟
یا شاید جاده
بی خودی کش می آید...
در مسیر جدایی ها...