اگر از کوچه ی مهتاب گذر کردی باز
گذر عمر مرا خوب ببین
که هنوز ام که هنوز
پشت آن پنجره
مشغول تماشای خیالات تو ام
شده در خلوت تنهایی خود
؛ یاد یک خاطره شادت بکند؟
لرزه بر قلب ودلت اندازد؛
بی خبر از همگانت بکند؟
و توئی خاطره خلوت تنهایی من..
شهر از هجومِ خاطرههایت به من پُر است
بعد از تو، شهر از منِ دیوانه دلخور است
از من که بینِ بود و عدم پرسه میزدم
تو بودی و کنارِ خودم پرسه میزدم
تو بودی و تمامِ غزلها، ترانهها
من بودم و تمامِ ستمها، بهانهها
من بودم و مجالِ شگفتی برای عشق
تو بودی و تحملِ سختِ بهای عشق
قلبم به خاطرِ تو مرا طرد کرده است
میسوزد از کسی که تو را سرد کرده است
از عشق رد شدی که من از ترس رد شوم
دیگر نمیتوانم از این درس رد شوم
این بارِ آخر است برای خودم، نه تو
من، پشتِ خطِ فاجعه عاشق شدم، نه تو
گرداب را درونِ خودت غرق میکنی
تو با تمامِ حادثهها فرق میکنی
#افشین_یداللهی
دوست ترت دارم،
از هر چه دوست!
ای تو به من، از خود من، خویشتر…
دوست تر از آنکه بگوییم چقدر
بیشتر از، بیشتر از، بیشتر…
#قیصر_امین_پور
از
تو
تا
دلم راهیست
که از میان رؤیاها میگذرد
و
من
هر
روز
با تمام خاطرات راه
به
تو
می رسم
هیچوقت التماس
هیچ ڪس رو نڪڹ
عزتت رو
توے دستهاے
خودت نگهدار...
بیـــــــزارم
از بــــــودن هایی که
بـا نبـــــودن فـــرقی نــــدارنـد
از " تـــــو "...
بـه ڪجا شڪایت بـبـرم؟!
اینـجا همه طــرفـدار " تـــــو " هستند
" قلـبـم "...
"روحــم "...
" قـلـمم "...
گاهی" سکوت " علامت رضایت نیست ...
شـــــایــــد کـــــــسی دارد خفه می شود
پـشت سنگینی یـک بـغـض ...!
از روزیکه نامت ملکه ی ذهنمـــ شد،
احساســ می کنمــ جمجمه امـــ
با شکوه ترینـــ امپراتوری دنیاستــ