تــو تیمارستــان عشقتــ، واژه هام و بستری کن

تــو تیمارستــان عشقتــ، واژه هام و بستری کن


شبــامـ و لبــریز خورشیـد، روزامو خاکستــری کن



من و از خودتــ نرنجونـ، نگــو دیوونگی ننگهـ


وقتی با تـــو باشم...


وقتی با تـــو باشم حتی دیوونگی همـ قشنگه






دیوونمـ، اینـــو شنیدی، عاشقی اینــو شنیدم


یه تیمــارستان بهـم ریختــ، دوباره خوابتــ و دیدم

وقتـ ـــــهایی هستـــــــــ

وقتـ ـــــهایی هستـــــــــ
که جـــــز به بـــــــــــودنت
دلـ ـــــــــــــــــــــــــــــــم
رضایت نمی دهـــــــــــد ...
حـالا مــن از کجــا بیاورمتـــ ؟

آدم هایی که مــــحبت میکنند

آدم هایی که مــــحبت میکنند
کـــمیابند ...

ولــــی آدم هایی که
قدر مـــحبت را بدانند
نایاب ...

فـکر کردن به تـو

فـکر کردن به تـو
مُسکنـی ست درد آور ..
آرام میکند
منِ از هم پاشیـده را ...
و داغ میگذارد بر دلـم
تا بفهماند ندارمت !
تا بگوید خیالت
از خودت نزدیک تر اسـت !
تا فخـر بفروشد..
و بگوید چقدر فقـیرم ...
اما روزی میرسـد
که خاکـ می شود
تمام دوست داشتن ها ...
و این است
پایانِ
شاعـرانه ی
یک
دوسـت داشتنِ..

ای دل نگفتمت

ما نه زندگی هایمان به قشنگیه عکسهاست...

ما نه زندگی هایمان به قشنگیه عکسهاست...
نه دوست داشتن هایمان به تندیِ شعر ها...
مافقط یک مشت آدم معمولی هستیم،
که صبح ها صبحانه میخوریم
ظهرها نهار
و شب ها غصه...

دل بستم

تو مَرا یَواشَڪی

تو مَرا یَواشَڪی
دوست بِدار
مَڹ تو را
در شِعرهایَم
فَریاد می زَنَم..

در حقیقت آدمی

در حقیقت آدمی، در یک سکانس از زندگی اش گیر میکند
و بعد دیگر مهم نیست که تا کجا پیش می رود،
تا هر جایی که برود
تا هر جایی
بازهم با یک چشم برهم زدن برمیگردد به همان سکانس،
همان سال

نگاهم

در
نگاهم
اگر
نیستی
در خیالم
سرشاری...

گاهی می اندیشم

انسان بودن ماست

قدرآدمایی که

هر قدرکمتر

تو با قلب ویرانه ی من چه کردی

اگر دنیا را

اگر دنیا را
کمى بهتر از آن چه
تحویل گرفته اى
تحویل بدهى .
این که بدانى حتى یک نفر
با بودن تو
راحت تر نفس مى کشد
یعنى موفق شده اى .
"گابریِل گارسیا مارکِز

یک روز قشنگ

آسمانِ شبهاى پاییز

آسمانِ شبهاى پاییز
حسابش با همه ى شب ها فرق دارد …
“شب بخیر”ها
بغض میشوند در آسمان …
بوى خاکِ باران خورده ى اولِ صبح
حکایت از همین دارد !
علی قاضی نظام

خدایا خیلی دوستت دارم

حــســـرت واقــعــی رو وقــتـــی مـــیــخـوری

حــســـرت واقــعــی رو وقــتـــی مـــیــخـوری
کــه بـبــیـنـی بــه انـــدازه
ســـنــت زنـــــدگــــی نــــــکـــردی . . .

بــه هرڪس مـیگـــویـــم “تـــــو“

♥ بــه هرڪس مـیگـــویـــم “تـــــو“
بـــه خـــودش مـیگیرد
امـــانمیدانـد ڪــه
هــیـــچ ڪــس بـــراے مـن
تـــــــو
نـــمــیشـــود ♥♥♥