زندگی فاصله آمدن
و رفتن ماست
شایدآن خنده که امروز،
دریغش کردیم،
آخرین فرصت خندیدن ماست
هرکجاخندیدیم،
زندگی هم آنجاست،
زندگی شوق
رسیدن بخداست،
خنده کن بی پروا،
خنده هایت زیباست
همیشه باید کسی باشد...
که اگر سکوت کردی، بفهمد …
کسی باشد که اگر بهانهگیر شدی بفهمد...
بفهمد که دلت برای چه چیزهای کوچکی تنگ شده است
بفهمد که دلت برای قدم زدن زیرِ باران
تنگ شده است
همیشه باید کسی باشد همیشه ...
زندگی همین است
هر خاطره غروبی دارد
هر غروبی خاطره ای
و ما جایی بین امید و انتظار چشم میکشیم تا روزگار مان بگذرد!
گاهی هم فرق نمیکند چگونه؟ فقط بگذرد
گاهی برای پی بردن به یک اشتباه باید تاوان سختی در زندگی پرداخت...
مثل از دست دادن لحظه هایی از عمر که حسرتش تا ابد بر دلت باقی می ماند...
مثل باختن زندگی و مالی که برای بدست اوردنش رنجها کشیده بودی...
مثل تنها شدن،
زخم زبان خوردنهاویا
حتی تحقیرشدن...
آخرسرهم باید بروی مهر تجربه راپای این اشتباهات بزنی!
اشتباهاتی که تورا تغییرمیدهد و دیگر آن من سابق نمیشوی....
بزرگترین!
پشیمانی ام، ساعت ها جمله ساختن، برای کسانی بود که لیاقت یک کلمه هم نداشتند...!!!
چــــه تلــــخ اســــت ؛
علاقــــه ای کــــه عــــادتــــ شــــود ...
عادتــــی کــــه بــــاور شــــود ...!
بــــاوری کــــه خاطــــره شــــود ...
وخاطــــره ای کــــه درد شــــود .............!
دلتنگــی هایــــَم را زیر بغـل زده اَم
نشسته اَم در انتظار ِ روز های ِ مبـادا !
سهم ِ من از تــو
همـین دلتنگـی ها ییست
که بی دعوت می آینـد
و …
خیال ِ رفتن نـدارند