تقصیر از من است

تقصیر از من است

آن زمان که گفتی قول بده همیشه کنارم بمانی

یادم رفت بپرسم کنار خودت یا خاطره هایت !

تا بی خیال نشده ام برگرد

رفته ای و من هر روز به موریانه هایی فکر می کنم که

آهسته و آرام گوشه های خیالم را می جوند

تا بی خیال نشده ام برگرد !

هیچکس ویرانی ام را حس نکرد

هیچکس ویرانی ام را حس نکرد

وسعت تنهایی ام را حس نکرد

در میان خنده های تلخ من

گریه ی پنهانی ام را حس نکرد

در هجوم لحظه های بی کسی

درد بی کس ماندنم را حس نکرد

آنکه در آغاز با من بود

لحظه ی پایانی ام را حس نکرد

نوبت بازی با تو

کنــارت هستند : تــا کی ؟؟

تا موقـعی که به تـــو احتیاج دارند!!

از پیشت میـرن یـک روز : کــدوم روزا ؟؟

وقتی کســی جــای تــــو رو گرفـت !!

دوسـتـت دارنـد : تا چــه موقــع ؟؟

تا موقعی که کسی دیــگر را برای دوســت داشتن پیــدا کنند!!

میگویید عاشقت هست : نــه عزیزم برای همیشه نه!!

فقط تا موقعی عاشـقـت هست که نوبـت بازی با تـــو تمام شود!!!

روشن ترین تکلیف

روشن ترین تکلیف
ما همان تکلیف دبستان بود !
هر چه فکر میکنم
باقی عمر، تکلیفمان بلاتکلیفی بود و بس

#علی_سلطانی