وبلاگ شاهین

بهترین وبلاگ شاهین

وبلاگ شاهین

بهترین وبلاگ شاهین

معلمِ املایِ تو بودم


دوست داشتم
معلمِ املایِ تو بودم !
و " دوستَت دارم " را املاء بگویم ...
و هی بپرسم تا کجا گفتم ؟
تو بگویی " دوستَت دارم "
#فروغ‌فرخزاد

نفسم بند نفسهای کسی هست که نیست

نفسم بند نفسهای کسی هست که نیست

بی گمان در دل من جای کسی هست که نیست

غرق رویای خودش پشت همین پنجره ها

شاعری محو تماشای کسی هست که نیست

در خیالم وسط شعر کسی هست که هست

شعر آبستن رویای کسی هست که نیست

کوچه در کوچه به دستان تو عادت میکرد

شهری از خاطره منهای کسی هست که نیست

مثل هر روز نشستم سر میزی که فقط

خستگی های من و چای کسی هست که نیست

زیر باران دو نفر,کوچه،به هم خیره شدن

مرگ این خاطره ها پای کسی هست که نیست

همـہ چیز از آنجا تمام شد..

همـہ چیز از آنجا تمام شد..
ڪـہ "شب بخیر" هایت
بوے خداحاـ؋ـظی،
و"دوستت دارم" هایت
رنگِ عادت گر؋ـت!
در آخرین حر؋ هایت...
میشد سرماے پاییز را حس ڪرد!
ومن هنوز،
در تابستانِ محالات
خوشـہ خوشـہ خیال مے چیدم!
نشد زمستان ڪـہ شد
در ڪـ؋ـِ دستانِ هم "ها" ڪنیم!
نشد سرماے پاییز را
در گرماے نگاهِ هم زندگے ڪنیم!
دستڪش هاے باـ؋ـتنے تنهاییِ
تمامِ عاشق هاے شهر را ؋ـریاد مے زند!
قرار بود قدم هایمان با برگ ها
سمـ؋ـونیِ عشق بـہ راـہ بیاندازند!
خب میدانے ؟ این وصلـہ ها
از همان اول هم بـہ ما نمے چسبید!

آنقدر آهسته خواهم رفت

آنقدر آهسته خواهم رفت
تا صدای گامهایم ,خواب شاپرک های قلب مهربانت را آشفته نسازد
آنقدر آهسته میروم , که گویی از ابتدا نیامده ام تا
غصه رفتنم تورا نیازارد
میدانی حتی اگر نباشم
بازهم مثل هوا کنارت جاری هستم
دوستت دارم...

سپاسگزارم باران

شعر همراهی باران از شاعر بارانی (محمد شیرین زاده)

سپاسگزارم
سپاسگزارم باران
که تا خانه همراهی ام کردی
تا ندانم
چه تنها هستم ...

گاهی یڪی میشه ٺمام زندگیٺ

گاهی
یڪی میشه ٺمام زندگیٺ
ٺمام هسٺیٺ
ٺمام جونٺ
میدونی ڪه
شاید هیچوقٺ بهش نرسی

ولی همینڪه
فڪرٺ بهش
آرومٺ میڪنه
بهتریڹ حس دنیاس

مثل بودڹ ٺـــــو
برای من

خودم نیست نمی توانم جلویش را بگیرم !

خودم نیست
نمی توانم جلویش را بگیرم !
در تاکسی باشد
یا در جلسه مهم کاری
یا سر میز شام
فرقی نمی کند
دوست داشتنت
به «عطسه» می ماند . . !

روزهای پیش از عید،

روزهای پیش از عید،
حاجی فیروز با آواز
خواندن شادی به دلها
هدیه می دهد!

سلامتی کسی که
خودشو سیاه
میکنه تا دیگران رو
شاد کنه ...

قلبت ڪہ بی نظم زد

قلبت ڪہ بی نظم زد
عاشقی
اشڪت ڪہ بی اختیار سرازیر شد
دلتنڪَی
شبت ڪہ بیخواب ڪَذشت
نڪَرانی
روزت ڪہ بی‌شوق آغاز شد
ناامیدے
سینہ‌ت ڪہ آه کشید
پرحسرتی
دلت ڪہ بی‌دلیڸ ڪَرفت
تنهایی