تمام راه ها را با تو دوست دارم ، کوچه ها و خیابان ها با تو همیشه به سمتی
می روند که در انتهایش یک اتفاق دوست داشتنی انتظارم را می کشد
تو باشی،خـرداد پایان بهار نیست.....
آغاز دوست داشتن است
تو باشی....
کافی ست که تو باشی ....
تا بی خیال هر آرامشی، دل بسپارم و بروم تا هر کجا که نمی دانم
ببین....
تمام خط های موازی سرانجام به هم می رسند.
براى اینکه هیچ انتقادى از شما نشود
فقط یه راه وجود دارد :
هیچ کارى را انجام ندهید
هیچ چیز نگویید
و هیچکس نشوید
رفته ام گرچه دلم منتظر «برگرد» ست
چقدَر صبر از این زاویه اش نامرد ست!
دیدن هر بامداد ...
اتفاق ساده ای نیست ،
لحظه را دریاب ...
کینه را به دوش نکش ،
دلت را آزاد کن ...
از فرداهای زیباتر لذت ببر ... !
شبها بیهوده از این کوچه می گذرم می دانی که خانه ی من این حوالی نیست
ظهرها بیهوده در کافه ها به انتظار می نشینم
عصرها در ایستگاه!کاش یک نفر به شانه ام بزند که هی!کسی که با پای دلش رفته است....... با قطار برنمی گردد!
و چقدر خوب می شود
آن یک نفر تو باشی!