وبلاگ شاهین

بهترین وبلاگ شاهین

وبلاگ شاهین

بهترین وبلاگ شاهین

شب ها را نمی دانم چگونه تعریف کنم!

شب ها را نمی دانم چگونه تعریف کنم!
آخر شب هایی که تو هستی؛ یک جور اند
و شب هایی که نیستی ،جور دیگر!!
اصلا شب ها از یک ساعتی به بعد اگر خوابت نبرد دیگر باید فاتحه ی آن شب و دلت را بخوانی!
نمیدانم چه رازی درون شب نهفته است که تمام دلتنگی ها و خاطره ها
یکدفعه هوار میشود روی آدم!
این شب ها بسیار بی رحم اند!
چه کسی شب های مهربان را دیده است؟
اصلا شب هایی که تو در آن نباشی
با ماه هم قشنگ نمیشود!

- محسن دعاوی

وقتی کنارمی جای هیچ شتابی نیست!

وقتی کنارمی جای هیچ شتابی نیست!
مقصد همین حضور من و توست...!

ایستادن اجبــــار "کوه" بود

ایستادن اجبــــار "کوه" بود

رفتن سرنــوشت "آب"

افتادن تقـــدیر "برگ"

و"صبــر" پاداش آدمــــی

پس بی هیچ چشم داشتی

حراج مــحبت کنـــیم ؛

که همه ما فقــط "خاطره ایم

وقتی برایت مینویسم

وقتی برایت مینویسم

نمیدانم با کدامین قلم بنویسم ؟

نمیدانم بر کدامین صفحه نوشته ام جاری سازم؟

آخر میدانی

قلم و کاغذهایم باهم دعوا دارند

همه میخواهند برایت باشند

آنها نیز غبطه ام میخورند

اما "تو" تنها

مال منی...

گاهی گمان نمیـکنی ولی میشود

گاهی گمان نمیـکنی ولی میشود

گاهی نمیـشود که نمیـشود

گاهی هزار دعا بی اجابتـست

گاهی نگفته قرعه بنام تومیشود

پس امیدت به خدا باشه

حواسمون باشه دل آدما شیشه نیست که

حواسمون باشه دل آدما شیشه نیست که


روی اون « هــا » کنیم بعد با انگشت قلب بکشیم


بعد وایسیم آب شدنش رو تماشا کنیم و کیف کنیم !!!


رو شیشه نازک دل آدما اگه قلبی کشیدی


باید مردونه پاش وایستی …

گاهی باید یاد گرفت

گاهی باید یاد گرفت

همیشه دلی که برایت می تپد

ماندگار نیست!

باید قدر بعضی

از لحظات را بیشتر دانست

باید یاد گرفت

گاهی ممکن است

آنقدر تنها شوی که هیچ چشمی

اتفاقی هم تو را نبیند . .

گاهی برای خوب شدن حالت

گاهی برای خوب شدن حالت

نباید سمت آدما بری

گزینه های امن تر

و مطمئن تر

هم وجود دارد

بارون

هوا

موسیقی

قهوه

بـیـشـتـر فـکـر مـیـکـنـم

بـه تـنـهـایـی
بـیـشـتـر فـکـر مـیـکـنـم
بـه ایـنـکـــه بـروم تـوی خـودم
چـشـم بـگـذارم...
و هـرگـز پـیـدا نـشـوم!

نگران نباش

نگران نباش
نمی شود دوستت نداشت
لجم هم که بگیرد از دستت
دفترچه ی خاطراتم
پر از فحش های عاشقانه میشود!!!...

چه وقت باید احساس بزرگی کرد

چه وقت باید احساس بزرگی کرد ؛

١- هر گاه از خوشبختی کسانی که
دوستمان ندارند ، خوشحال شدیم.

٢- هر گاه برای تحقیر نشدن دیگران
از حق خود گذشتیم.

٣- هرگاه شادی را به کسانی که
آن را از ما گرفته اند هدیه دادیم.

٤- هرگاه خوبی ما به علت
نشان دادن بدی دیگران نبود.

٥- هرگاه کمتر رنجیدیم و بیشتر بخشیدیم.

٦- هرگاه به بهانه ی عشق از
دوست داشتن دیگران غافل نشدیم.

٧- هرگاه اولین اندیشه ما برای
رویارویی با دشمن انتقام نبود.

٨- هرگاه دانستیم عزیز خدا نخواهیم شد ،
مگر زمانی که وجودمان آرام بخش دیگران باشد.

٩- هرگاه بالاترین لذت ما شاد کردن دیگران بود.

١٠- هرگاه همه چیز بودیم و
گفتیم، هیچ نیستیم ...