وبلاگ شاهین

بهترین وبلاگ شاهین

وبلاگ شاهین

بهترین وبلاگ شاهین

یاد آن نم نم جانانه ی پاییز بخیر

یاد آن نم نم جانانه ی پاییز بخیر
وعده ی آخرمان، گر چه غم انگیز بخیر

یاد آن نیمکت زرد، همان سنگ صبور
سینه ای از سخن عشق تو لبریز بخیر

یاد آن چشم به ره دوختنم تنگ غروب
دیدن روی تو ای ماه دلاویز بخیر

یاد آن قلب پر از دلهره ، آن سرخ سپید
دیدنت ، دادن آن هدیه ی ناچیز بخیر

یاد آن خنجر بادی که ز عشقت بشکست
آخر قصه که از فاصله شد تیز بخیر

یاد خوابی که به چشمان ترم رخ ننمود
خاستن قبل گذر واژه ی برخیز بخیر

یاد آن حرف غریبی که تو از عشق زدی
آن دروغی که نشد مصلحت آمیز بخیر

یاد آن لحظه ی آخر که ز من دور شدی
گریه ی ابر خزان بعد تو یک ریز بخیر

بجای اینکه آرزو کنید

بجای اینکه آرزو کنید کاش شخص دیگری بودید
به آن چیزی که هستید افتخار کنید. و شکرگزار باشید
هرگز نمی دانید چه کسی به شما می نگریسته
درحالیکه آرزویش این بوده که کاش جای شما باشد

پرندگان به برکه های آرام پناه می برند

پرندگان به برکه های آرام پناه می برند
و انسانها به دلهای پاک ،
زیرا دلهای پاک چون برکه های آرامند ،
بی انتها و قابل اعتماد ...

چه کاری از من برمی‌آید؟

چه کاری از من برمی‌آید؟
وقتی عشق
تمام خودش را
می‌ریزد توی چشم‌های تو و
نگاه‌ام می‌کند..

مخاطب خاص

دلم خوش نیست...

دلم خوش نیست...
غمگینم...
کسی شاید نمیفهمد...
کسی شاید نمی داند...
کسی شاید نمیگیرد مرا از دست تنهایی...
تو میخوانی فقط شعری و زیر لب اهسته میگویی:
عجب احساس زیبایی ...!
تو هم شاید نمیدانی...!

فراموشـش کرده ام

باور کنید
فراموشـش کرده ام ؛
امـّـا
نمیدانم چرا
بعضی وقت ها
همین که اسمش را می شنوم ،
بی اختیار ،
خاطره ها از چشمم فرو می ریزند ...