درد یعنی من کنارت باشم و تو دورتر
درد یعنی عاشقت باشم ولی تو دوست تر
درد یعنی منتظر باشی بگوید عاشقم
حکم صادر می شود لیکن تورا محجورتر
درد یعنی داغ عشق تو بسوزاند مرا
بی تفاوت بگذری تا که شوم من دودتر
درد یعنی التماسش را کنی عشقم بمان
بشنوی حسم به تو کم می شود هر روزتر
درد یعنی یار تو هر دم تو را طعنه زند
هستی هر روز نزد او ازروز قبل مشکوک تر
درد یعنی تا که هست مستانه ترباشی ولی
تا که رفت عشقت،غمت در دل شود انبوه تر
درد را از هر طرف من خوانده ام تکرار شد
نیست اندر قلب من جز درد، غمی پر سوز تر
(مخاطب خاص)