شعری زیبا از زنده یاد " سهراب سپهری "
زندگی ذره کاهیست ، که کوهش کردیم
زندگی نام نکویی ست که خارش کردیم
زندگی نیست بجز نم نم باران بهار ،
زندگی نیست بجز دیدن یار ،
زندگی نیست بجز عشق ،
بجز حرف محبت به کسی ،
ورنه هر خار و خسی ،
زندگی کرده بسی ،
زندگی تجربه تلخ فراوان دارد ،
دو سه تا کوچه و پس کوچه و
اندازه ی یک عمر بیابان دارد .
ما چه کردیم و چه خواهیم کرد
در این فرصت کم ؟! ...
زندگی زیباست
دلخوریهایش زودگذر
شادیهایش هم میگذرد.
آنچه باقی میماند
کار نیکی است که شاید
گره از کار کسی گشوده باشد
و دل غمگینی را تسلی داده باشد
جز این هیچ چیز نمیماند
خدایا دستانم خالیست ..
اما دلم قرصه!
چون تو هستے!
به تو توڪل میکنم و
اطمینان دارم به قدرتت
ڪه تنهایم نمیگذاری..
بیشتر از همیشه مراقبم باش!
روزم به نام توست یا حی یا قیوم...
مـــــن میروم ز کوی تو و دل نمیرود
ایـــــن زورق شکسته ز ساحل نمیرود
گویند دل ز عشق تو بــــرگیرم ای دریغ
کاری که خود زِدست من و دل نمیرود
بانگ دوستت دارم سبز ترین کلام من است
وقتی به معنای بودنت می اندیشم...
نگاهت ،
اـ؋ـڪارم را بـہ هم مے ریزد !
گاهے ؋ـڪر میڪنم
خرداد ، پاییز است
اینقدر ڪـہ ؛ در خودم ؋ـرو میریزم ...
شاید صداقت باعث شود دوستان زیادی نداشته باشی
اما باعث میشود
دوستانت واقعی باشند...
مبادا فاصله بیافتد بین دوستت دارم هایتان
مبادا زمان چنبره بزند بین دیدارهایتان
آدم از یک جایی به بعد
دلتنگی را یادش میرود
آدم از یک جایی به بعد
با خودش زندگی می کند...