وبلاگ شاهین

بهترین وبلاگ شاهین

وبلاگ شاهین

بهترین وبلاگ شاهین

از من خبر بگیر!

از من خبر بگیر!
کارى ندارد
کافی ست صبح ها
دلت برایم تنگ شود
و بى اختیار
به نقطه اى خیره شوى
و به این فکر کنى
که چقدر بى خبرى از من...

بیشمارند آنهایی که نامشان آدم است...

بیشمارند آنهایی که نامشان آدم است...
ادعایشان آدمیت...
کلامشان انسانیت...
رفتارشان صمیمیت...
حال،من دنبال یکی میگردم که...
نه آدم باشد...
نه انسان... نه دوست و رفیق صمیمی...
تنها صاف باشد و صادق...
پشت سایه اش خنجری نباشد برای دریدن...
هیچ نگوید...
فقط همان باشد که سایه اش میگوید...

می گفت عشق مثل یک بیماری میمونه

می گفت عشق مثل یک بیماری میمونه
که تو هر آدمی یک جور بروز میکنه،
یکی بدبین میشه،
یکی مهربون میشه،
یکی غمگین میشه،
یه سری هم از ترس واگیردار بودن رها می کنن میرن!

من تنها حسی که دارم دلتنگیه،
ولی یه سوال مثل خوره افتاده تو سرم،
اگه دیگه دلتنگ کسی نشم چی؟


#روزبه_معین

همَمـون منتظر به آدمِ «جدید»ـیم

همَمـون منتظر به آدمِ «جدید»ـیم
و با همینایی که کنارِمونن هیچ کاری نداریم
پیاما رو جواب نمیدیم
و بود و نبودشون واسمون فرقی نـداره
بلد نیستیم از همین آدمـای کنارمون
یه آدم دلخواه ‍ بکشیم بیرون...
منتظر یه فرشته‌ایم با دوتا بال
که بیاد موقع عصبانیت درکِمـون کنه
همیشه باهامون باشه و و و ...
وقتی از هیچ کدوم آدمـای اطرافمون
اصلا راضی نـیستیم،
یه جای مشکل هم از مـاست
اگر از حرفش دلخورید
اگر از رفتارش ناراحتید؛
همان لحظه بگویید ...
مبادا بگذارید دلخوری های کوچک جمع شود
تا نتیجه اش بشود یک کینه ی وحشتناک
که در اولین بحثِ کوتاه،
طوری به زبانتان بیاید
که ریشه ی رابطه تان را از بیخ و بن قطع کند...!!

هیچ شنبه اند !!

بعضی روزها
هیچ شنبه اند !!
بی هیچ شعری
هیچ قراری
و
هیچ دیداری

سالهاست
تقویمم پر است
از این هیچ شنبه ها ...
سالـــــــــهاست
تمام هیچ شنبه هایم
به هیچ می گذرد...!

بزرگترین

بزرگترین ؛

خیانتی که
انسان میتواند به خودش بکند
ترس از این است که
حالا دیگران
درباره ی من
چه فکری می کنند...؟


#ژان_پل_ساتر

تـــــو مثل یڪ معجزہ میمونے

تـــــو مثل یڪ معجزہ میمونے واسم ڪـہ یهو توے زندگیم پیدا شدے
من بودنت رو قدر میدونم

من ڪہ نباشم


نـ؋ـسم ..
من ڪہ نباشم
دنیا یڪ "من"ڪم دارد
تو ڪہ نباشے "من"یڪ دنیا ڪم دارم ...

بعضی روزها رو

کاش میشد

بعضی روزها رو

دوباره تجربه کرد