ﮐﺎﺵ ﻣﯿﺸﺪ !!!...
ﭼﺸﻤﺎﻧﻢ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻫﻢ ﮔﺬﺍﺭﻡ
ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺑﺎﺯ ﻣﯿﮑﻨﻢ
ﺩﻭﺭﯼ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ
ﻭ ﺗﻮ ﮐﻨـــــــــــــﺎﺭﻡ ﺑﺎﺷﯽ
هیچوقت بی خداحافظ کسی را ترک نکن
نمیدانی چه درد بدی است
پیر شدن در خم کوچه های انتظار …
گفـــــته بودم بی تـــو سخــــت میگذرد بـی انـصـاف
حـــــرفم را پس می گــیرم
بــی تــــــو انگـــــــار اصـلا نمـی گــــــذرد …
دلــــــم را کســـانی شکستند
کــــه هــــــرگز دلـــــــم..
به شــکســتن دلـــــشان راضــــــــــی نبود.
تـــا دل نشود عاشق
دیـــوانــــه نمی گردد
.
تــــا نگذرد از تن جان
جانــانـــــه نمی گردد
.
گریان نشود چشمی
تـــــا آنکه نـسوزد دل
.
بیــــهوده بگرد شمـع
پـــــــــروانه نمی گرد.
حس خیلی خوبــیـه
وقتایی که میدونه ازش دلخوری و
یه جوری از دلت در میاره که
به هوای مهربونتَــر شُدناش
هوس کنی تند تند دلخور شی ...
سخت است حرفت را نفهمند،
سخت تر این است که حرفت را اشتباهی بفهمند،
حالا میفهمم، که خدا چه زجری میکشد
وقتی این همه آدم حرفش را که نفهمیده اند هیچ،
اشتباهی هم فهمیده اند.
ببار ای اشک سیل آسا که یارم بر نمی گردد
در این دنیای تنهایی به ما یاور نمی گردد
هزاران بار جان دادم به عشقش روز و شب اما
دریغا خُلقِ بی مهرش به ما خوشتر نمی گردد
ڪـــــاش
صــداے بعضـــے آدمــا رو میــشد بوســـید...!
مخصـوصــــــا وقتــیڪــــہ
اسمــتــــــــ رو صــدا میـــزنــنـــد...
دوسِت دارم از ته دل ٬ دلی که پر پر میزنه
دلی که ساز عشقتو از همه بهتر میزنه
دوسِت دارمـ حتی اگه یه شب به خواب من نیای
عاشقتم مثل همه حتی اگه منو نخوای
گاهی مرا یاد کن من همانم که اگر ساعتی از
من بیخبر بودی آسمان را به زمین میدوختی . .
این بود آن همه عشق وصداقت
این بودآن همه دوست داشتن
این بودآن همه قول وقرارکودکانه
این بودآن روزهای گرم وصمیمانه
پس چه شد من که چراغ هارا
خاموش نکردم
پس چرااینگونه دنیایم راتاریک
کردی ورفتی
هرگزتورانخواهم بخشید
به جرم دوست نداشتنت
نمی توان بدون تو واسمت زندگی کنم برایم دشوارمی شود
که کسی درزندگیم دیگرصدایم نکند
دیگردوستم نداشته باشد
ودیگریادم نکند وبدترازهمه اینکه ان توباشی
نمی دانم چه کسی توراازمن گرفت
روزگاریامردم
برایم فرقی نمی کند
همه جاجارخواهم زد تاتوراپیداکنم
ﻣﯿﭙﻮﺷﺎﻧﻢ ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ ﺍﻡ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺑﺴﺘﺮﯼ ﺍﺯ ﮐﻠﻤﺎﺕ…
ﺍﻣﺎ…
ﺑﺎﺯ ﮐﺴﯽ ﺩﺭ ﺩﻟﻢ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﻣﯿﺰﻧﺪ…
ﺩﺭﻭﻍ ﺍﺳﺖ…
ﺑﺎ ﭼﻪ ﻣﻨﻄﻘﯽ ﮔﻔﺘﻨﺪ “ﺧﻮﺍﺳﺘﻦ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻦ ﺍﺳﺖ”؟…
ﮔﺎﻫﯽ نمیشود که نمیشود…
ﮔﺎﻫﯽ ﺧﻮﺍﺳﺘﻦ ، ﺗﻤﺎﻣﺖ ﻣﯿﮑﻨﺪ…
ﺯﻣﯿﻨﻮ ﺯﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺳﺮﺕ ﺁﻭﺍﺭ ﻣﯿﮑﻨﺪ…
ﮔﺎﻫﯽ ﺧﻮﺍﺳﺘﻦ ، ﺗﻤﺎﻡ ﺗﻮﺍﻧﺖ ﺭﺍ ﻣﯿﮕﯿﺮﺩ…
ﺁﺭﯼ…
ﮔﺎﻫﯽ ﺧﻮﺍﺳﺘﻦ ﺩﺍﻍ ﺑﺰﺭﮔﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺑﺮ ﺩل ﻣﯿﻤﺎﻧﺪ