مشکل در حال حاضر
حجم نفهم ها نیست،
مشکل حجم بسیار
بالایی که فکر میکنن
ادم فهمیده ای هستن !!
شبها بیهوده از این کوچه می گذرم می دانی که خانه ی من این حوالی نیست
ظهرها بیهوده در کافه ها به انتظار می نشینم
عصرها در ایستگاه!کاش یک نفر به شانه ام بزند که هی!کسی که با پای دلش رفته است....... با قطار برنمی گردد!
و چقدر خوب می شود
آن یک نفر تو باشی!
آرزو ...
آرزو مـــی کنمــ. . . .
بهـــتریــن. . . .معـــمارِ
. . . ایــن لحظـــات زندگیــــتــان بــاشیــد
ســـتون های خانـه تان همـه از عــشق و بـرکـت
. . . ســـقفِ خــانــه تــان بلــوری و شــــفاف
و فـــضای خــانـه تــان همیشــه پـُــراز مــــهر بـاد. . . .
ایــّــامــــتان، ســرشــار از نگــاهِ خـداونـــد
اگر مرا
دوست نمے دارے
دوست نداشتـہ باش !
من هر طور شدہ
خودم را از این
تنگنا نجات مے دهم
اما دوست داشتن
را ؋ـراموش نڪن
عاشق دیگرے باش !
این ترانـہ نباید بـہ پایان برسد
سڪوت آدم ها را مے ڪشد
این چشمـہ نباید بند بیاید
میخڪ هایے ڪـہ
در قلب ها شڪو؋ـا شدہ اند
از تشنگے مے خشڪند
اگر دوست داشتن را ؋ـراموش نڪنے
تمــام زیبایــے ها را بـہ یاد خواهــے آورد !