وبلاگ شاهین

بهترین وبلاگ شاهین

وبلاگ شاهین

بهترین وبلاگ شاهین

آدم یڪ روز


آدم یڪ روز
بـہ جایے مے رسد ڪـہ
دلش مے خواهد همش بخوابد !
خواب چقدر خوب است براے نداشتن‌ ها ...

دستش را می گیرم

دستش را می گیرم و زیـر گـوشش زمزمـه میکنم
کـــه پشتِ تـــمام نگرانـی‌هایِ من
کسی ایستـــاده که
دیــــوانـــه وار
دوستـش دارم ...

هنوزم پای تو گیـــــرم


هنوزم پای تو گیـــــرم هنوزم رو تو حساســـــم
یه ڪاری با دلـــــم ڪـــــردی ڪه هیچڪـــــیو نمیشناســـــم

تا ڪہ دلتنگ شدم

تا ڪہ دلتنگ شدم
نام تو را داد زدم

کاش مےشد بنویسم
ڪہ چرا داد زدم!

بے تو رفتم همہ جا
بے کسے آزارم داد

در سکوتے پر حسرت
همہ جا داد زدم...

هرگز فکر نکن

هرگز فکر نکن باید سال ها قبل شروع میکردی
این فکر مخربه

در عوض فکر کن
می خوام همین الان شروع کنم
بهترین سالهای من از این به بعده ...

بـرآے ِ فرآمـوش کردنـَـتــــ

بـرآے ِ فرآمـوش کردنـَـتــــ ، هـر شـَب آرزوے ِ آلــزآیمـر مـے کنـَمــــ .

 
خــوش ہحــآل ِ تــو ،

 
 
کہ وقتــے " او " آمـــد ؛ بـدوטּ ِ هیــچ دردِســَرے ،

 
فرامــوشـــَم کــَرבے...

تصمیم بگیر آغاز کنی،

تو فقط
تصمیم بگیر آغاز کنی،
میل به جوانه
زدن معجزه می کند
حتی در دل آهن...!!

چی شد ؟

چی شد ؟
رفتی همونجایی که به سودت بود ...
اینا از عقده و کم بودت بودباعثه با من بودن زودت بود
چی شد ؟
مگه نگفتی عشق من وجودت بود
پشت من بد میگی اینم تو خونت بود
من کی بودم ادته اونی که مجنونت بود
اونکه جونش وصله به جونت بود اونی
که هر چی باهاش بد کردی
بخاطر سادگی ممنونت بود
نشنیدی داد میزدم نرو نرو نه
تو حواست به چمدونت بود
چی شد؟
چند سال پات موندم
خسته میشدم از اخلاقت ولی باهات موندم
کنار اخم هات موندم به اعتماد حرفات موندم
یه روزی رفتی و برنگشتی من باهات موندم
با دروغ هات موندم کنار دوستات موندم
هفت روز هفته رو قهری با قهرات موندم
از تو چشمات خوندم گفتی زیاد باهات موندم
برو عیب نداره من جای دو تا مون موندم ...

بعضیــــ ها ...

بعضیــــ ها ...
   شبیهـ عطر بهــــار نارنج هستند
   در کوچهـ پســـــ کوچهـ هایـــ پیچ در پیچ دلتــــــ
   نفســ میکشیـــ
   آنقدر عمیقـــــــــ که
   عطــــر بودنشانـــــــــــ را
   تا آخرینــــ ثانیه یــــ عمرتـــــ
   در ریهـ هایتـــــ ذخیـــره کنیـــــــــــــ

سخت است..

سخت است..
فرداهایی را می گویم
که باید از تو
که تمام دنیای منی
یک آدم معمولی بسازم

با مداد رنگی روز آمدنت را نقاشی می کشم


با مداد رنگی روز آمدنت را نقاشی می کشم

جاده های رفتنت را خط خطی…

کسی برای من جز تو نیست

بودنت مثل دریایی من را دربرمیگیرد

بگو کدامین صبح میآیی؟؟؟

کدام چمدان مال توست؟؟؟

بگو کدامین روز مال من می شوی؟؟؟