زیاد که بمانی
فراموش می شوی!
هستی
تو را میبینند
با تو حرف میزنند
اما فراموش شده ای
مانندِ تمامِ چیزهایی که دو رو برت داری
اما به آنها حتی فکر هم نمیکنی!
ما آدما کم کم پیـر نمی شیم
ماها یهو پیر می شیم
با حرف
با یک دروغ
و با یک رفتار سرد!
وقتی۲قلب برای هم بتپد
هیچ فاصله ای دورنیست
هیچ زمانی زیادنیست
وهیچ عشق دیگری
نمیتواند آن۲را ازهم دورکند
محکم ترین
برهان عشق"اعتماد"است
دلم گرم میشود
وقتےمیگویے:
↯مواظب خودت باش↯
امّا
جانم تازه مےشود
وقتے مردانه درگوشم میگویے
"خودم مُواظبت هستم"
سه چیز هرگز برنمی گردد؛
"زمان" "کلام" "موقعیت"
سه چیز را هرگز نباید از دست داد؛
"آرامش" "امید" "صداقت"
سه چیز هرگز قطعی نیستند؛
"شانس" "موفقیت" "رویاها"
سه چیز خیلی ارزشمندند؛
"عشق" "اعتماد به نفس" "دوستان واقعی"
بهتر از این جمله پیدا نکردم
براتون آرزو کنم
هیچ راه نجاتی برایتان نباشد
وقتی غــرقِ
خوشبختی هستید
مى ترسم از بعضى آدم ها
آدم هایى که امروز پاى درددلت مى نشینند
و فردا بى رحمانه قضاوتت مى کنند
آدم هایى که امروز قدرشناس محبتت هستند
و فردا طلبکار محبتت
آدمهایى که امروز با تعریفهایشان تو را به عرش میبرند
و فردا سخت بر زمینت مى زنند
آدم هایى که مدام رنگ عوض میکنند امروز سفیدند
فردا خاکسترى و پس فردا سیاه
یه وقتا دلت طوری تنگ میشه که مغزت کاملا فلج میشه
بدی هاش یادت میره
نامردیش یادت میره
بی محبتی و رفتارسرد و تلخش یادت میره
وقتی با بیرحمی تنهات گذاشت یادت میره
فقط میگی خدایا یه دقیقه ببینمش این دل وامونده آروم شه...!
سلامتـے ڪـسـے ڪــﮧ...
میدونـﮧ اعصـــاب ندارے..!
میدونـﮧ حوصـــلـﮧ ندارے..!
میدونـﮧ بهـونـﮧ میگیـرے بـے دلیل..!
امــا بـازمـ میگـﮧ:
هنـوزمـ مثـل روز اول میخــــوامت...!!
تُـو یـڪــےیـﮧ دونـﮧ منـے ♥
باورت بشود یا نه ...
روزی می رسد ...
که دلت برای هیچ کس به اندازه من تنگ نخواهد شد !
برای نگاه کردنم .. خندیدنم ..
و حتـــی اذیت کردنم ...
برای تمام لحظاتى که در کنارم داشتی !
روزی خواهد رسید که در حسرت تکرار دوباره من خواهی بود ...
می دانم روزی که نباشم هیچکس تکرار من نخواهد شد ...
چقــدرخـوبــه
وقتــی کـه غمگینــی. . .
آروم درِگــوشِـت بـگه:
"غصـه نخــوریــا مـَـن هَـستـَـم. . ."
گاهی همین که دل به کسی بستهای، بس است
بغضت ترکترک شدو نشکستهای، بس است
گاهی فقط همین که به امّیدِ دیگری
از خود غریبهتر شدی و خستهای، بس است
اهل زمین همیشه زمینگیر میشوند
یک بال اگر از این قفست رَستهای، بس است
در مرزِ عشق و وصل، تو ابنالسّلام باش
با اینهمه تضاد،چو پیوستهای،بس است
این دور، دورِ حدِّ اقلهای عاشقیست
در حدّ یک نگاه که وابستهای، بس است