گاهی هم به خودت سر بزن
حالِ چشمهایت را بپرس
و دستی به سر و روی احساست بکش
رو به روی آیینه بایست
و تمام تنهایی ات را محکم در آغوش بگیر
وَ با صدای بلند به خودت بگو
که تو تنها داراییِ من هستی
بگو که با همه ی کاستی های جسمی و روحی
تو را بی بهانه و عاشقانه دوست دارم
برای خودت وقت بگذار
با مهربانی دستت را بگیر
و به هوای آزاد ببر
نگذار احساس تنهایی کنی
نگذار ابرهای سیاه
چشمهایت را از پا دربیاورد
مطمئن باش
هرگز کسی دلسوزتر از تو
نسبت به تو پیدا نخواهی شد
باورت بشود یا نه ...
روزی می رسد ...
که دلت برای هیچ کس به اندازه من تنگ نخواهد شد !
برای نگاه کردنم .. خندیدنم ..
و حتـــی اذیت کردنم ...
برای تمام لحظاتى که در کنارم داشتی !
روزی خواهد رسید که در حسرت تکرار دوباره من خواهی بود ...
می دانم روزی که نباشم هیچکس تکرار من نخواهد شد ...
من مدام تکرار می شوم در خودم.....
مدام میان واژه ها می گردم.....
تا شعری تازه از نگاهت بسرایم....
نمی دانم چرا.....
اما مدام تو را دوست می دارم....