وبلاگ شاهین

بهترین وبلاگ شاهین

وبلاگ شاهین

بهترین وبلاگ شاهین

چه کسی می توانست

چه کسی می توانست
مثل من
تو را
توصیف کند؟

این شعرها، تویی
تقصیر من نیست
اگر تو
ذاتا ممنوعه ای

بگذار اجازه ی چاپ ندهند
شعرهایی که برایت گفتم
در حافظه ی مردم
منتشر خواهد شد
و جاودانگی
جاودانگی ست
چه در تاریخ
چه در یک دفترچه

همه ی تو
جز نامت
در این شعرهاست

یک روز
همه
"تو" را خواهند شناخت
و اگر هم نشناسند
به "تو"ی این شعرها
حسادت خواهند کرد..

#زنده یادافشین_یداللهی

تو را از من ربوده اند

رؤیاها
تو را از من ربوده اند
و من
پر از بغض نیمکت های پائیز
به بارانی می اندیشم
که در دلداری دست هایم
خودش را خسته می کند
و درین منظره ی تنهائی
ریشه های خاطره آب می نوشند...

پرویز صادقی

وقتی تنور دلت گرم باشد

وقتی تنور دلت گرم باشد نان مهربانیش را می‌خوری..
هرچه دلت گرم‌ترباشد
مهربانیت بیشتر و روزگارت آبادتر است...
تنور دلتون گرم،گرم...

بعضی‌ها را هر چه قدر بخوانی...خسته نمی‌شوی!

می‌دانی...

بعضی‌ها را هر چه قدر بخوانی...خسته نمی‌شوی!

بعضی‌ها را هر چه قدر گوش دهی...عادت نمی‌شوند!

بعضی‌ها هرچه تکرار شوند... باز بکر هستند و دست‌نخورده!

دیده‌ای؟

شنیده‌ای؟

بعضی‌ها بی نهایتند!

مثل مادر...

"بنام مادر"..مینویسم به عشق مادر،،،

 "بنام مادر"..مینویسم به عشق مادر،،،
پا به پای غم من پیر شد و حرف نزد...!
داغ دید از من و تبخیر شد و حرف نزد...!
شب به شب منتظرم بود و دلش پر آشوب.!
شب به شب آمدنم دیر شد و حرف نزد.!
غصه میخورد که من حال خرابی دارم...!
از همین غصه ی من سیر شد و حرف نزد!
وای از آن لحظه که حرفم دل او را سوزاند!
خیس شد چشمش و دلگیر شد و حرف نزد!
صورت پر شده از چین و چروکش یعنی!
مادرم خسته شد و پیر شد و حرف نزد

همیشه افراد ساکت را

همیشه افراد ساکت را
دوست داشته ام، هیچگاه نمی فهمی
که درحال رقصیدن در رویای خود
هستند یا دارند سنگینی بار هستی را
به دوش می کشند...

من ، اسم‌ تو را در دیوارِ قلبم حک کرده ام ..

من ، اسم‌ تو را در دیوارِ قلبم حک کرده ام ..
اسم تو را در رنگِ عشق حل کرده اند و به دفتر نقاشی دلم پاشیده اند ..
وقتی که ، اسم‌ تو را صدا می زنم تمام واژه ها لبخندی به صورتم پیوند می زنند ..
حتی آسمان هم ، وقتی اسم‌ تو بر منقار پرنده ای که در حال پرواز است لبخند می زند ..
اسم‌ تو ، در میان این همه واژه پیچیده ترین است ..

#مادر

زنهـا هرگزنمے گویـنـد

زنهـا
هرگزنمے گویـنـد
تــو را دوسـت دارم...
ولے وقتے از تــو پرسیدند:
مـرا دوسـت دارے؟
بـدان ڪـہ درون قلب آنهـا جـاے گر؋ـتـہ‌اے ...

من نباشم کی تو رویا موهاتو ناز میکنه

من نباشم کی تو رویا موهاتو ناز میکنه
کی با بالای شکسته با تو پرواز میکنه
راست بگو
من نباشم اخمای پیشونیتو کی میاد دونه دونه با حوصله باز میکنه
من نباشم کی میاد ناز نگاتو میخره
کی میاد دنبال تو ، تو رو تا خورشید ببره
کی میاد سراغ رویات تو شبای مهتابی
کی بیداره تا تو خوابت ببره
کی قایم میشه تو ابرا تا تو راحت بتابی

قرارمان این شب ها که نیستی...

قرارمان این شب ها که نیستی...
باشد پای تابیدن های ماه....
حواسم هست که توهم همان ماهی رامی بینی
که من میبینم اینجا... بدون تو...
قرارمان باشد با ماه...
برساند نگاهم رابه نگاهت...
بی کم و کاست...

هــــر لحــظــه

♥تــــ♥ـــو
هــــر روز
خـــــوب تــــر مے شــــوے . . .
و مــــن . . .
هــــر لحــظــه
عـــاشــــق تـــر . . .
ایـــن هــمه دوســت داشــتنــے بـــودنـــت . . .
دارد از ســـرم ، ســـر مــے رود . . .
خـــوب مــــــن ، ڪــمے آرام تـــر . . .
ڪــمے ڪنــدتـــر . . .
مهـــــربـان بـاش . . .
بگــــذار بــه پــایــــت بــرســــم . . . ♥♥♥