چشم هایم را می بندم
تا تو را
فقط تو را میان همه ی تلخی ها
تصور کنم
اینجا ابرها باران ندارند
صورتم خیس خیالات توست...
رؤیاها
تو را از من ربوده اند
و من
پر از بغض نیمکت های پائیز
به بارانی می اندیشم
که در دلداری دست هایم
خودش را خسته می کند
و درین منظره ی تنهائی
ریشه های خاطره آب می نوشند...
پرویز صادقی
ایستاده ام آن سوی باورهایت ...
گاهی
دست تکان می دهم
و گاهی کمی می میرم
تو اما
نه دلتنگی می فهمی
و نه سکوت را
مرده ها
برای دل تنگ شدن
بهانه نمی خواهند !
بهنام_محبی_فر
حــالا کـه رفـته ای
از خـودم مــی پرسم
بــــاران
دیـگر بـرای چـه مـی بارد ...
((محمد شیرین زاده))
برایم نخند ..!!
جنبـہ ندارم..
عاشقت میشوم...
میگذارے میروے ، من میمانم ..
و شعرهایے ڪـہ هیچ وقت بـہ دستت نمیرسد ...
دوستــت دارم . . .
تکــه کلـام تــــو بــــود . . .
مــن بــی جهــــت . . .
بــــه آن تکیـــه داده بـــودم . . .
بــــاران . . .
نمکـــی ســــت . . .
کــه روی جــای خـالــی ات می ریــزد . . .
عجیــب میسوزانـــد . . .
میدونی چرا میگن” دلت دریا باشه”
وقتی یه سنگو تودریا میندازی
فقط برای چند ثانیه اونو متلاطم میکنه
وبرای همیشه محو میشه
ولی اون سنگ تا ابد ته دل دریا موندگاره
سعی کنیم مثل دریا باشیم...
فراموش کنیم سنگهایی که به دلمون زدن
با اینکه سنگینیشونو برای همیشه توی دلمون
حس می کنیم....
دلاتون دریایی....