وبلاگ شاهین

بهترین وبلاگ شاهین

وبلاگ شاهین

بهترین وبلاگ شاهین

تو را از من ربوده اند

رؤیاها
تو را از من ربوده اند
و من
پر از بغض نیمکت های پائیز
به بارانی می اندیشم
که در دلداری دست هایم
خودش را خسته می کند
و درین منظره ی تنهائی
ریشه های خاطره آب می نوشند...

پرویز صادقی

وقتی تنور دلت گرم باشد

وقتی تنور دلت گرم باشد نان مهربانیش را می‌خوری..
هرچه دلت گرم‌ترباشد
مهربانیت بیشتر و روزگارت آبادتر است...
تنور دلتون گرم،گرم...

بعضی‌ها را هر چه قدر بخوانی...خسته نمی‌شوی!

می‌دانی...

بعضی‌ها را هر چه قدر بخوانی...خسته نمی‌شوی!

بعضی‌ها را هر چه قدر گوش دهی...عادت نمی‌شوند!

بعضی‌ها هرچه تکرار شوند... باز بکر هستند و دست‌نخورده!

دیده‌ای؟

شنیده‌ای؟

بعضی‌ها بی نهایتند!

مثل مادر...

ایستاده ام آن سوی باورهایت ...

ایستاده ام آن سوی باورهایت ...
گاهی
دست تکان می دهم
و گاهی کمی می میرم
تو اما
نه دلتنگی می فهمی
و نه سکوت را

مرده ها
برای دل تنگ شدن
بهانه نمی خواهند !

بهنام_محبی_فر

"بنام مادر"..مینویسم به عشق مادر،،،

 "بنام مادر"..مینویسم به عشق مادر،،،
پا به پای غم من پیر شد و حرف نزد...!
داغ دید از من و تبخیر شد و حرف نزد...!
شب به شب منتظرم بود و دلش پر آشوب.!
شب به شب آمدنم دیر شد و حرف نزد.!
غصه میخورد که من حال خرابی دارم...!
از همین غصه ی من سیر شد و حرف نزد!
وای از آن لحظه که حرفم دل او را سوزاند!
خیس شد چشمش و دلگیر شد و حرف نزد!
صورت پر شده از چین و چروکش یعنی!
مادرم خسته شد و پیر شد و حرف نزد

خـدایا بجز خودت به دیگری

خـدایا
بجز خودت به دیگری
واگذارمان نکن
تویی پروردگار ما
پس قراردہ بی نیازی درنفسمان
یقین در دلمان
روشنی در دیدہ مان
بصیرت درقلبمان . . .

من ، اسم‌ تو را در دیوارِ قلبم حک کرده ام ..

من ، اسم‌ تو را در دیوارِ قلبم حک کرده ام ..
اسم تو را در رنگِ عشق حل کرده اند و به دفتر نقاشی دلم پاشیده اند ..
وقتی که ، اسم‌ تو را صدا می زنم تمام واژه ها لبخندی به صورتم پیوند می زنند ..
حتی آسمان هم ، وقتی اسم‌ تو بر منقار پرنده ای که در حال پرواز است لبخند می زند ..
اسم‌ تو ، در میان این همه واژه پیچیده ترین است ..

#مادر

سکوتم پر از

سکوتم پر از
نت های چشم توست
در نگاهت
قاصدک کف می زند
پروانه می رقصد
با تاب چشمانت پر از
آواز گل ها می شوم !

زنهـا هرگزنمے گویـنـد

زنهـا
هرگزنمے گویـنـد
تــو را دوسـت دارم...
ولے وقتے از تــو پرسیدند:
مـرا دوسـت دارے؟
بـدان ڪـہ درون قلب آنهـا جـاے گر؋ـتـہ‌اے ...

من نباشم کی تو رویا موهاتو ناز میکنه

من نباشم کی تو رویا موهاتو ناز میکنه
کی با بالای شکسته با تو پرواز میکنه
راست بگو
من نباشم اخمای پیشونیتو کی میاد دونه دونه با حوصله باز میکنه
من نباشم کی میاد ناز نگاتو میخره
کی میاد دنبال تو ، تو رو تا خورشید ببره
کی میاد سراغ رویات تو شبای مهتابی
کی بیداره تا تو خوابت ببره
کی قایم میشه تو ابرا تا تو راحت بتابی

عاشقانـہ اے بالاتر

عاشقانـہ اے بالاتر
از این ؟
صحنـہ ے
در آغوش ڪشیدن
" تو ست "

ڪارگردان مدت ها ست
" ڪات " دادہ
ولے من و تو
از هم جدا نمے شویم ..