کنــارت هستند ؛ تا کـــی !؟
تا وقتـــی که به تو احتــیاج دارند …
از پیشــت میروند یک روز ؛ کدام روز ؟!
وقتی کســی جایت آمد …
دوستت دارند ؛ تا چه موقع !؟
تا موقعی که کسی دیگر را برای دوســت داشـتن پیــدا کنـند …
میگویــند : عاشــقت هســتند برای همیشه نه …
فقط تا وقتی که نوبت بــــــازی با تو تمام بشود !
و این است بازی باهــم بودن … !
وقتی دیگه تصمیم میگیری
بی جهت مهربونیت رو
به پایِ یکی نریزی که
نمی فهمه
یا می فهمه ولی
نقشِ نفهمیدن رو خوب بازی میکنه
بهت میگن
عوض شدی !!
تو جدی نگیر؛
اونا اینو میگن
تا دوباره مهربونیتو خرجشون کنی
ولی تو نکن
آدمِ مهربون خیلی وقته کم شده..
همیشه از فاصله ها گله می کنیم،
شاید یادمان رفته که در مشق های کودکی
برای فهمیدن کلمات، کمی فاصله هم لازم بود!
من تو را "فقط" دوست دارم؛
در حدی که یک کلام بگویم:
«نبودی نگرانت شدم»
عاشقت نیستم که الکی شلوغش کنم،
یا سرت داد بزنم:
«کجا بودی؟
با که بودی؟
پس چرا خبری ندادی؟»
من تو را "فقط" دوست دارم؛
در حدی که اگر دلت گرفته بود و حرف داشتی،
بتوانم کنارت بنشینم،
و ساعت ها فقط گوش کنم.
عاشقت نیستم که مثلا بگویم:
«ول کن این حرف ها را..
درست میشود..»
من تو را "فقط" دوست دارم؛
در حدی که اگر خواستی بروی،
فقط بگویم «مراقب خودت باش»
عاشقت نیستم که به پایت بیفتم
و بگویم «نرو»
من تو را،
"فقط و فقط" دوست دارم؛
در حدی که این دوست داشتن،
دوست داشتن بماند.
چون اگر عشق شود خرابش میکنیم.
آدم ها عشق را خراب میکنند.
تو بیا همین دوست داشتن را خوب اجرا کنیم.
افکار عاشقانـــه ام را جمع کــه مـیکنم
دسته گلی می شود شبیه تـــو برای تــو
#سعاد_الصباح