وبلاگ شاهین

بهترین وبلاگ شاهین

وبلاگ شاهین

بهترین وبلاگ شاهین

اگر کسی احساست را نفهمید


اگر کسی احساست را نفهمید مهم نیست
سرت را بالا بگیر ولبخند بزن
فهمیدن احســاس
کار هر آدمی نیست...

"شـاملو "

احساس عشق نسبت به دیگران

احساس عشق نسبت به دیگران ،
هرگز به ما لطمه نمی زند ...
این انتظار عشق از دیگران است ،
که روح ما را زخمی می کند ...

سخت ترین کار دنیا ترمیم اعتمادیه

سخت ترین کار دنیا ترمیم اعتمادیه که از دست رفته .....!!!!!

اعتماد به عشقت ....
اعتماد به آیندت...
اعتماد به نفست

«کاظم افرندنیا» درگذشت


بازیگر «معمای شاه» که به دلیل سکته‌ مغزی در آی‌سی‌یو بستری شده بود، درگذشت.

به گزارش ایسنا، «افرندنیا» بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون که سابقه ۵ دهه حضور در سینما و تلویزیون را داشت، هفته گذشته به دلیل آنچه پزشکان "مشکوک به خون‌ریزی مغزی" اعلام کرده بودند، راهی بیمارستان شد و صبح روز شنبه (۹ بهمن) دار فانی را وداع گفت.

پسر کاظم افرندنیا درگذشت این بازیگر را تایید کرد و گفت: پدرم در آی‌سی‌یو و در کما به سر می‌برد و صبح امروز از دنیا رفت.

«کاظم افرندنیا» در سریال تاریخی «معمای شاه» نقش تیمسار طوفانیان را ایفا کرده است. او بازیگر بسیاری از فیلم‌های تلویزیونی است که آخرین آنها با عنوان «جدایی» سال ۹۴ ساخته شد.

«افرندنیا» در سریال‌های «خون بها»، «مسافر زمان» و «ستایش ۲» بازی کرده است.

این بازیگر سال ۱۳۲۴ در نائین متولد شد. وی فارغ‌التحصیل هنرستان هنرهای زیبا بوده است.

«افرندنیا» بازیگری را در سال ۱۳۵۳ با بازی در فیلم «ناجورها» به کارگردانی سعید مُطلبی آغاز کرد. وی همچنین در  فیلم «سگ‌کشی» بهرام بیضایی هم ایفای نقش کرده بود.

به گزارش ایسنا، «کاظم افرندنیا» چندی پیش از وضعیت بیکاری خود گلایه کرده و گفته بود: اکثر بازیگران قدیمی با مشکلات بیکاری و حتی بیشتر دست و پنجه نرم می‌کنند. کار ما این شده که صندلی را جلوی در بگذاریم و منتظر باشیم تا فرشته مرگ ما را با خودش ببرد.

وی درباره فعالیت‌های اخیرش در عرصه بازیگری گفته بود: بعد از دو سال چند وقت پیش در چند سکانس از "معمای شاه" به ایفای نقش پرداختم. اما در کل زمان بسیاری است که بیکارم و در خانه به سر می‌برم.

وی مطرح کرده بود: متاسفانه چند وقتی هست که در سینما عادت خطرناکی باب شده و آن خریدن نقش‌ها است. من 50 سال در بازیگری بودم و الان به فراموشی سپرده شده‌ام. وقتی همه‌چیز به این سمت می‌رود، مسلّم است که امثال من بیکار می‌مانند. این مشکلات تنها برای من نیست، اکثر بازیگران قدیمی با این مشکلات و حتی بیشتر دست و پنجه نرم می‌کنند.

هنوزم پای تو گیـــــرم


هنوزم پای تو گیـــــرم هنوزم رو تو حساســـــم
یه ڪاری با دلـــــم ڪـــــردی ڪه هیچڪـــــیو نمیشناســـــم

خودت میخوای بری خاطره شی

خودت میخوای بری خاطره شی اما دلت میسوزه
تظاهر میکنی عاشقمی این بازیه هر روزه
نترس آدم دم رفتن همش دلشوره میگیره
دو روز بگذره این دلشوره ها از خاطرت میره
بهت قول میدم سخت نیست
لااقل برای تو راحت باش
دورم از تو و دنیای تو راحت باش
هیچکس نمیاد جای تو
دلشوره دارم من واسه فردای

برای ڪسی مهم نیستی

وقـــــتی
برای ڪسی مهم نیستی
چرا اونـــــجا هســـــتی
به احترام مونـــــدنت برو

همیشہ فڪر ڪن...

همیشہ فڪر ڪن...
تـوی دنیـای شیشہ ای
زنـدگـی میڪنـی...پـس
بطـرف ڪسی سنگ  پرتـاب نڪن
چون اولیـن چیـزی
ڪہ می‌ شڪنہ دنیـای خودتہ..

قصه ام با تو همین است ز خود بی خبرم


قصه ام با تو همین است ز خود بی خبرم
نه شبم هست و نه روز و نه قرار دگرم

رفتی و فاصله ها با من حیران گفتند
قصه ای را که ندانستم و آمد به سرم

مثل یک تکۀ سرگشتۀ افتاده به موج
من در اندیشۀ بی ساحل تو غوطه ورم

رسم این است که من ناز کنم تا تو نیاز
من ِ لیلا ز تو مجنون تر و دیوانه ترم

اندکی گفتم و این قصه دراز است هنوز
که شب عشق تو را نیست هوای سَحَرم

مـــن در ایــن خــلــوت خــامــوش ســکــوت ...


مـــن در ایــن خــلــوت خــامــوش ســکــوت ...
اگــر از یــاد تــو ، یــادی نــکــنــم ...
مـــــــی شــــــکـــــــنـــــــم ...