سکوت و صبوریم را

باور کنید که فراموشش کرده ام ...

باور کنید که فراموشش کرده ام ...





اما نمی دانم چرا ...





بعضی وقت ها ...





همین که اسمش را می شنوم ...





بی اختیار خاطره از چشمم فرو می ریزد .!.!.!

به دلم گفتم:

به دلم گفتم:
خلاصه ای ازعشق بگو!

گفت:
آغاز کسی باش که پایان تو باشد!

درد یعنی به عشق ناچارم.

درد یعنی به عشق ناچارم.
عشق یعنی به درد ناچارم
هرکسی را به جای من اما...
این منم که دوستت دارم

چقدر گل که به گلدان

دیوانه ی تو

خودت را

زندگی کن و لبخند بزن

کو رفیق راز داری؟

رفتنت حادثه ای بود که

اهل اسراف نیستم

خاطراتت با من رفیقه

چه شده..؟ اے دل دیوانه هوایش کردے؟

چه شده..؟

اے دل دیوانه هوایش کردے؟

با دو چشمان پراز اشک صدایش کردے؟

گفته بودم که

دلش معدن بے معرفتے ست..

تو نشستے

ودلخوش به وفایش کردے!

برگ درخت رنگارنگ

همه چی آرومه

من تنهـا چشمـان تــو را دیـدم

من تنهـا چشمـان تــو را دیـدم و گوشـه اے از لبخندتـ. کـ حرفهایـم را دزدیـد !!

هنوزم پای تو گیـــــرم

هنوزم پای تو گیـــــرم هنوزم رو تو حساســـــم
یه ڪاری با دلـــــم ڪـــــردی ڪه هیچڪـــــیو نمیشناســـــم

کاش محبوبم

کاش محبوبم


مثل " غم " بود و


تا همیشه پیش من می ماند

قیامتی ست

کاش حتی یک ماهی