بی قرار توام و در دل تنگم گله هاست
آه، بی تاب شدن عادت کم حوصله هاست
مثل عکس رخ مهتاب که افتاد در آب
در دلم هستی و بین من و تو فاصله هاست
آسمان با قفس تنگ چه فرقی دارد
بال وقتی قفس پر زدن چلچه هاست
بی تو هر لحظه مرا بیم فرو ریختن است
مثل شهری که به روی گسل زلزله هاست
باز می پرسمت از مساله و دوری عشق
و سکوت تو جواب همه ی مساله هاست
عشق اگر با تو بیاید به پرستاری من
شب هجران نکند قصد دل آزاری من
روزگاری که جنون رونق بازارم بود
تو نبودی که بیایی به خریداری من
برگ پاییزی ام و خسته دل از باد خزان
باغبان نیز نیامد پی دلداری من....
پر میکشم از پنجره ی خواب تو تا تو
هر شب من و دیدار،در این پنجره با تو
از خستگی روز همین خواب پر از راز
کافیست مرا،ای همه خواسته ها تو
دیشب من و تو بسته ی این خاک نبودیم
من یکسره آتش،همه ذرات هوا تو
پژواک خودم بودم و خود را نشنیدم
ای هرچه صدا،هرچه صدا،هرچه صدا-تو
آزادگی و شیفتگی مرز ندارد
حتی شده ای از خودت آزاد و رها تو
یا مرگ و یا شعبده بازان سیاست؟
دیگر نه و هرگز نه،که یا مرگ که یا تو
وقتی همه جا از غزل من سخنی هست
یعنی همه جا-تو،همه جا-تو،همه جا-تو
پاسخ بده ازاین همه مخلوق چرا من؟
تا شرح دهم،از همه ی خلق چرا تو؟
برنگرد،
که بر نمی گردی تو هیچوقت
نمی خواهمم داشته باشمت،نترس فقط بیا
در خزان خواسته هام کمی قدم بزن تا ببینمت
دلم برای راه رفتنت تنگ شده است…
ﺳَﻼﻣَﺘﻲِ ﺧﻮُﺩَﻡ☹️
ﮐﻪ ﻫَﺮ ﮐﻲ ﻣَﻨﻮ ﺩﻳﺪ
ﮔﻔﺖ ﭼِﻘَﺪ ﺳَﺮِﺵ ﺷُﻠﻮُﻏﻪ
ﻭﻟﻲ ﻓَﻘَﻂ ﺧﻮُﺩَﻡ ﻓَﻬﻤﻴﺪَﻡ ﮐﻪ ﭼِﻘَﺪ ﺗَﻨﻬﺎﻡ
ﺳﻼﻣَﺘﻲِ ﺗﻮ ﮐﻪ ﻫَﻤﻴﺸﻪ ﺗﻮ ﺩِﻟِﺖ ﮔُﻔﺘﻲ
ﺍﻳﻦ ﻣَﮕﻪ ﺑﺎ ﭼَﻨﺪ ﻧَﻔَﺮ ﺩﻭُﺳﺘﻪ که هَمیشه آنلاینه؟ :)
ولی یه جمله رو از مَن یادگاری داشته باش…
هَمیشه “آنلاین تَرین ها” تَنهاترینَن
بعضی وقتا باید مثه من تنها باشی..!
تنهای تنها... ↭
هی آهنگ گوش بدی♬
فکر کنی... همه چیو بریزی تو خودت ↭
تا مرز انفجار بری! ↷
اونوقت در اتاقو باز کنی... ↭
با همون لبخند همیشگی ✓
خوشبختی در سه جمله است:
تجربه از دیروز ،
استفاده از امروز،
امید به فردا ،
ما با سه جمله زندگی را تباه میکنیم:
حسرت دیروز
اتلاف امروز
ترس از فردا
دلــــــم را کســـانی شکستند
کــــه هــــــرگز دلـــــــم..
به شــکســتن دلـــــشان راضــــــــــی نبود.
تـــا دل نشود عاشق
دیـــوانــــه نمی گردد
.
تــــا نگذرد از تن جان
جانــانـــــه نمی گردد
.
گریان نشود چشمی
تـــــا آنکه نـسوزد دل
.
بیــــهوده بگرد شمـع
پـــــــــروانه نمی گرد.
سخت است حرفت را نفهمند،
سخت تر این است که حرفت را اشتباهی بفهمند،
حالا میفهمم، که خدا چه زجری میکشد
وقتی این همه آدم حرفش را که نفهمیده اند هیچ،
اشتباهی هم فهمیده اند.
ببار ای اشک سیل آسا که یارم بر نمی گردد
در این دنیای تنهایی به ما یاور نمی گردد
هزاران بار جان دادم به عشقش روز و شب اما
دریغا خُلقِ بی مهرش به ما خوشتر نمی گردد
آمدم بار دیگر تا جان به قربانت کنم
این تن نا قابلم را وقف چشمانت کنم
تا نگویی بی وفاست , یاد از ما نکرد
یاد از یاد ها کنم تا سخت حیرانت کنم
تو رفیق لحظه هایم , ازکنارم دور مرو
تا که قلبم را فدای لطف و احسانت کنم