وبلاگ شاهین

بهترین وبلاگ شاهین

وبلاگ شاهین

بهترین وبلاگ شاهین

دلی یا دلبری یا جان و یا جانان نمی‌دانم


دلی یا دلبری یا جان و یا جانان نمی‌دانم

همه هستی تویی فی‌الجمله این و آن نمی‌دانم

به جز تو در همه عالم دگر عالم نمی‌بینم

به جز تو در همه گیتی دگر جانان نمی‌دانم

به جز غوغای عشق تو درون دل نمی‌یابم

به جز سودای وصل تو میان جان نمی‌دانم

چه آرم بر در وصلت که دل لایق نمی‌افتد

چه بازم در ره عشقت که جان شایان نمی‌دانم

یکی دل داشتم پرخون شد آن هم از کفم بیرون

کجا افتاد آن مجنون در این دوران نمی‌دانم

در دل دردیست از تو پنهان که مپرس


در دل دردیست از تو پنهان که مپرس

تنگ آمده چندان دلم از جان که مپرس

با این همه حال و در چنین تنگدلی

جا کرده محبت تو  چندان که مپرس...

خانه ام کو؟خانه ات کو؟


خانه ام کو؟خانه ات کو؟

آن دل دیوانه ات کو؟؟؟

.....روزهای کودکی کو؟

فصل خوب سادگی کو؟

یادت آید روز باران

گردش یک روزدیرین؟

پس چه شددیگر"کجارفت؟

خاطرات خوب وشیرین...

درپس آن کوی بن بست

دردل تو"آرزوهست؟

کودک خوشحال دیروز

غرق در غم های امروز...

یادباران رفته ازیاد...

آرزوهارفته برباد...

بازباران"بازباران

میخورد بربام خانه

بی ترانه بی بهانه

شایدم " گم کرده باشه....