وبلاگ شاهین

بهترین وبلاگ شاهین

وبلاگ شاهین

بهترین وبلاگ شاهین

قامتم خم شده …

قامتم خم شده …

دلــ ــــم گرفته …

حس عجیب تنهایی پاهایم را میلرزاند …

خودت میدانی …

من به این نبودنت عادت ندارم

خاطراتت صف کشیده اند !

خاطراتت صف کشیده اند !

یکی پس از دیگری …

حتی بعضی هاشان آنقدر عجولند که صف را بهم زده اند !

و من …

فرار می کنم

از فکر کردن به تو

مثل رد کردن آهنگی که …

خیلی دوستش دارم… خیلی

آنقدر خـــسته ام

 آنقدر خـــسته ام

که حاضرم ســـرم را روی تکه سنگی بگذارم وبخوابم اما . . .

به دیوار وجودت که بارهــــا بر سرم آوار شد تکیه ندهم . . .

سنگـــــــی که برای تو

این روزهــــــــــا از ” سنگــ شدنم” حرف می زننـــد… !!

  سنگـــــــی که برای تو

از هـــر خـــ ـاکی

   خـــ ـاکی تر بود !

چه زیبا میشوی وقتی چنین در باد میرقصی

چه زیبا میشوی وقتی چنین در باد میرقصی

چه زیباتر که وقتی نیستی در یاد میرقصی

 

من اینجا خشت خشتم آیه های تلخ ویرانیست

سرت خوش باد بانو که هنوز آباد میرقصی

 

تو برمیخیزی از خاکستر خاموش من روزی

و بغض سالیان کهنه را فریاد میرقصی

 

هجوم بی امان تلخکامیهای دنیا را

چه شیرین با دل درمانده فرهاد میرقصی

 

تو را از پشت دیوار ستبر درد میبینم

رها از پیله تنهاییت آزاد میرقصی

 

تماشاییترین درس دبستان منی وقتی

که بابا را چنین جان داد تا نان داد میرقصی

 

تناقض در نگاه ما همیشه حرف اول بود

من از بیداد میسوزم ، و تو بیداد میرقصی

 

 

خلیل فاطمی