چون برکه ی یخ بسته؛
پر از حسرتم،ای ماه...
دل،
بی تو
چه شب های درازی،
که شکسته است...
#فاضل_نظری
من مدام تکرار می شوم در خودم.....
مدام میان واژه ها می گردم.....
تا شعری تازه از نگاهت بسرایم....
نمی دانم چرا.....
اما مدام تو را دوست می دارم....
رفتن داریم تا رفتن
گاهی کسی با دلش میرود...
گاهی هم با پایش
یک رفتن هم داریم
فقط
اسمش رفتن است
اما نه کسی جایی میرود
نه دلی از دلی کنده میشود
و این عذاب است...!
چیزی به من بگو
مثل بهار
مثلا شکوفه کن!
و یا ببار
مانند رحمتی بر درونم
یا رنگین کمان باش و
روحم را در آغوش بگیر
چیزی بگو
فراتر از حرف باشد
جانم را لمس کند
چیزی بگو
مثلا کنارت هستم...
ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮدی ﺑﺮاﯾﺖ ﭼﯿﺰی ﺑﻨﻮﯾﺴﻢ
ﭼﯿﺰی ﻧﻤﯽ ﻧﻮﯾﺴﻢ ........ !
ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯾﻢ را ﮐﻪ ﺑﺨﻮاﻧﯽ
ﺑﺮای ﺳـــــــــــﺎل ﻫﺎ از ﺗﻮ ﻧﻮﺷﺘﻦ ﮐﺎﻓﯽ اﺳﺖ
تـــخـــتـــهـــ ســـیـــاهـــ قـــلـــبـــ مـــنـــ
پـــر از نـــوشـــتـــهـــ هـــایـــ تـــوســـتـــ
نـــیـــمـــکـــتـــ چـــوبـــیـــ دلـــمـــ
واســـهـــ هـــمـــیـــشـــهـــ جـــایـــ تـــوســـتـــ.
بدی آدم های مـــــهربون اینـــــه که
وقتی بــــــــــرن...
وقتی دیگه نبـــــاشن...
جای خالیـــــشون خیلی احساس میشه...
قدرمهربونای زندگیتون رووقتـــــی
کنارتون هستــــند بدونید..
دلم نگرفته از اینکه رفته*
دلگیرم
دلگیرم, از همه دوست داشتن هایی
که گفت...اما نداشت.
بی شک جهان را به عشق کسی آفریده اند
چون من
که آفریده ام از عشق
جهانی برای
تو
گفتن ..
"دوستت دارم"،
همیشه شبیه
دل به دریا زدن است،
رها کردن تیرے که
دیگر هرگز به کمان بازنمےگردد. ...
"دوستت دارم"
هر سرانجامےکه بیابد،
این تیر که رها شود،
دیگر هیچکس
آن آدم قبلے نخواهد بود.
ای در دل من،
میل و تمنا،
همه تو!
وندر سر من،
مایه سودا،
همه تو!
هر چند
به روزگار
در مینگرم
امروز
همه تویی
و
فردا
همه تو..
مے نویسم از تو اے زیباے من
مے سرایم از تو اے رویاے من
اے نگاهــت سـبزتر از سـبزہ زار
مے نویسم بے قـــرارم بے قـــرار ...