وبلاگ شاهین

بهترین وبلاگ شاهین

وبلاگ شاهین

بهترین وبلاگ شاهین

متن آهنگ آرزو " مرتضی پاشایی "

متن آهنگ آرزو

چقد تورو دوست دارم نمیشه باورم

از اون روزی که دیدمت نمیری از سرم

آرزوم اینه که یه بار دیگه تو نگام کنی تو چشام

آرزوم اینه که بمونی تا آخرش تو باهام

دیگه غمی ندارم و دوست دارم تو رو

بیا تمومه عمرم و پیشم بمون نرو

این روزا داره قلب من فقط میزنه واسه تو

میمیرم اگه حس کنم میره جای دیگه هواسه تو

دوست دارم تو رو

دوست دارم تو رو

دوست دارم تو رو

متن آهنگ نفس " مرتضی پاشایی "

متن آهنگ نفس

چشات منو داده به دستایِ باد

دلم عشقِ تو از کی بخواد

دلِ تو با دلم به سادگی راه نمیاد

ببین دلِ من درارو رو همه بست

تو دلم کی به جز تو نشست

آخه عاشقتم تو به عاشقی میگی هوس

 همش هوسه تو رو دارِ دلم

دیوونته چاره ندارِ دلم

به تو دل رو بسته دوباره دلم

عشقِ تو کارِ دلم

نفس نفسم تو رو داد میزنه

نفس توی سینه صدات میزنه

نگاه تو مثلِ جوابِ منه

به تعبیرِ خوابِ منه

دلم دیگه درگیرِ عاشقییه

تویِ قلبِ تو آخه کیه

که بهم نمیگی ما دوتا دلمون یکییه

نذار دیگه سر به سرِ دلِ من

اگه در به درِ دلِ من

ولی جایِ توئه دیگه تو دلِ غافلِ من

آره هوس تو رو داره دلم

دیوونته چاره نداره دلم

به تو دل رو بسته دوباره دلم

عشقِ تو کارِ دلم

نفس نفسم تو رو داد میزنه

نفس توی سینه صدات میزنه

نگاه تو مثلِ جوابِ منه

به تعبیرِ خوابِ منه

حالا که فرقی نمی کند کنارت ایستاده باشم یا نه ،

حالا که فرقی نمی کند کنارت ایستاده باشم یا نه ،

بگذار همه چیز را از وسط قیچی کنم!

تا تو در نیمی باشی و من در نیمی دیگر …

راستی !

با دستی که روی شانه ات جا گذاشته ام چه می کنی؟!

خاطراتت صف کشیده اند !

خاطراتت صف کشیده اند !

یکی پس از دیگری …

حتی بعضی هاشان آنقدر عجولند که صف را بهم زده اند !

و من …

فرار می کنم

از فکر کردن به تو

مثل رد کردن آهنگی که …

خیلی دوستش دارم… خیلی

چگونه تو را فراموش کنم

مانده‌ام

چگونه تو را فراموش کنم

اگر تو را فراموش کنم

باید سال‌هایی را نیز که با تو بوده‌ام

فراموش کنم

دریا را فراموش کنم

و کافه‌های غروب را

باران را

اسب‌ها و جاده‌ها را

باید دنیا را

زندگی را

و خودم را نیز فراموش کنم

تو با همه‌ چیز درآمیخته‌ای!!

آنقدر خـــسته ام

 آنقدر خـــسته ام

که حاضرم ســـرم را روی تکه سنگی بگذارم وبخوابم اما . . .

به دیوار وجودت که بارهــــا بر سرم آوار شد تکیه ندهم . . .