وبلاگ شاهین

بهترین وبلاگ شاهین

وبلاگ شاهین

بهترین وبلاگ شاهین

قلبت ڪہ بی نظم زد

قلبت ڪہ بی نظم زد
عاشقی
اشڪت ڪہ بی اختیار سرازیر شد
دلتنڪَی
شبت ڪہ بیخواب ڪَذشت
نڪَرانی
روزت ڪہ بی‌شوق آغاز شد
ناامیدے
سینہ‌ت ڪہ آه کشید
پرحسرتی
دلت ڪہ بی‌دلیڸ ڪَرفت
تنهایی

تنها باشی …


تنها باشی …
روز تعطـیل باشــــه …
غروبـــــــ باشد …
باران هـــــم ببارد …
احســـــاس میکنــــــی...
بلاتکلــــــیف ترین آدم دنـیا هســــــتی...

اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است



اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است
دنیا برای از تو نوشتن مرا کم است

اکسیر من  نه این که مرا شعر تازه نیست 
من از تو می نویسم و این کیمیا کم است

سرشارم از خیال ولی این کفاف نیست         
درشعر من حقیقت یک ماجرا کم است

تا این غرل شبیه غزل های من شود             
چیزی شبیه عطر حضور شما کم است

گاهی ترا کنار خود احساس می کنم      
اما چقدر دل خوشی خواب ها کم است

خون هر آن غزل که نگفتم به پای توست
آیا هنوز آمدنت را بها کم است