ما نه زندگی هایمان به قشنگیه عکسهاست...
نه دوست داشتن هایمان به تندیِ شعر ها...
مافقط یک مشت آدم معمولی هستیم،
که صبح ها صبحانه میخوریم
ظهرها نهار
و شب ها غصه...
خاموشم و
درون خودم دادمیزنم
من برسرسکوت خودفریادمیزنم
قلبم که ازگلایه
چندےشکسته است
بــرسوختگی ایــن جگـرم باد میزنم
آهنگ غم به
شانه شعرم نشسته است
اما به احترام شماشادمیزنم