هر وقت داشتی یه نفرو
زیادی تو ذهن و قلبت بزرگ میکردی
جا واسه پشیمونی هم بزار!
راه کـه میروی عقـب میمــانـم …
نـه بــرای اینکــه نخواهـم با تو هم قــــدم باشـم …
میخواهـم پا جـــای پاهــایــت بگـــذارم …
میخواهـم رد پــایــت را هــیچ خــیابــانی در آغوش نکشـَـد …
صبحِ جمعه ات بخیر
هر کجا که هستی به یاد من باش
من با تو چای نوشیده امـ
سفرها کرده امـ از جنگل از دریا
از آغوشِ تو شعرها نوشته امـ
رو به آسمانِ آبی پرخاطره
از تو گفته امـ تو را خواسته امـ
آه ای رویای گمشده
هر کجا هستی
بعضے ها هم هستند ڪـہ بـہ نظر
؋ـراموششان ڪردهایم اما وقتے حر؋ـشان
بـہ میان مے آید ، دیگــر نمے توانیم لبخند بزنیم !