وبلاگ شاهین

بهترین وبلاگ شاهین

وبلاگ شاهین

بهترین وبلاگ شاهین

ڪاش دلتنگے هم مثل اشڪ بود


ڪاش دلتنگے هم
مثل اشڪ بود
مے ریخت و تمام میشد
مے ریخت و سبڪ میشدے
آن وقت مجبور نبودے
هر روز حجم
عظیمے از دلتنگے ها
را با خودت بہ این
طرف و آن طرف ببرے.

چی شد ؟

چی شد ؟
رفتی همونجایی که به سودت بود ...
اینا از عقده و کم بودت بودباعثه با من بودن زودت بود
چی شد ؟
مگه نگفتی عشق من وجودت بود
پشت من بد میگی اینم تو خونت بود
من کی بودم ادته اونی که مجنونت بود
اونکه جونش وصله به جونت بود اونی
که هر چی باهاش بد کردی
بخاطر سادگی ممنونت بود
نشنیدی داد میزدم نرو نرو نه
تو حواست به چمدونت بود
چی شد؟
چند سال پات موندم
خسته میشدم از اخلاقت ولی باهات موندم
کنار اخم هات موندم به اعتماد حرفات موندم
یه روزی رفتی و برنگشتی من باهات موندم
با دروغ هات موندم کنار دوستات موندم
هفت روز هفته رو قهری با قهرات موندم
از تو چشمات خوندم گفتی زیاد باهات موندم
برو عیب نداره من جای دو تا مون موندم ...