فرصت گفتن دوستت دارم ها
آنقدرنیست ڪہ بماند
بـراے فردا
بـہ آنـها ڪـہ
مےتوانیم همین امروز بگوییم
ڪہ"دوستت دارم"
گفتی ؛
که دیگر دوستت ندارم
و رفتی ...
من این رفتن را
هرگز باور نکردم
من پای دوست داشتنمان مانده ام
مانند آخرین برگ مانده بر درخت
که نمی خواهد آمدن زمستان را باور کند...
♥ بــه هرڪس مـیگـــویـــم “تـــــو“
بـــه خـــودش مـیگیرد
امـــانمیدانـد ڪــه
هــیـــچ ڪــس بـــراے مـن
تـــــــو
نـــمــیشـــود ♥♥♥
وقتی تنور دلت گرم باشد،
نان مهربانیش را میخوری ...
هر چه دلت گرمتر باشد
مهربانیت بیشتر و روزگارت آبادتر است ...
تنور دلتون گرمِ گرم ...