وبلاگ شاهین

بهترین وبلاگ شاهین

وبلاگ شاهین

بهترین وبلاگ شاهین

ویران شدم

ویران شدم
به دست هجـــــــوم خیـــــال تو
هرگز مباد
غیر تـــــو ویـــــــران کسی شوم

دیگر صاف راه نمیروم


" دیگر صاف راه نمیروم "

مهم نیست میگویند

سالم نیستم

مهم این است تو میدانی

غم نبودنت

کمرم را خم کرده

" دیگر بهانه ات را نمیگیرم "

خیالت همه جا با من است

و زندگی زیباست

فقط از اینکه دیگران دیوانه صدایم میکنند

کمی آزرده ام

ﺩﻳﻜﺮ ﻧﻪ ﺍﺷﻚ ﻫﺎﻳﻢ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻫﻲ ﺩﻳﺪ

ﺩﻳﻜﺮ ﻧﻪ ﺍﺷﻚ ﻫﺎﻳﻢ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻫﻲ ﺩﻳﺪ
 
ﻧﻪ ﺍﻟﺘﻤﺎﺱ ﻫﺎﻳﻢ ﺭﺍ و ﻧﻪ ﺍﺣﺴﺎﺳﺎﺕ ﺍﻳﻦ ﺩﻝ ﻟﻌﻨﺘﻲ...
 
ﺑﻪ ﺟﺎﻱ ﺍﻥ ﺍﺣﺴﺎﺳﻲ ﻛﻪ ﻛﺸﺘﻲ ﺩﺭﺧﺘﻲ ﺍﺯ ﻏﺮﻭﺭ ﻛﺎﺷﺘﻢ.

در پشت غزلهاے من اے یار کسـے نیست

در پشت غزلهاے من اے یار کسـے نیست
خوابند همه خفته بیدار کسـے نیست

در خانه تاریکتر از زندگـے من
جز سایه تنهائـے و دیوار کسـے نیست

آن کس که به دنیاے غزل بدرقه مان کرد
رفته است وبا رفتنش انگار کسـے نیست

گر آمدن و رفتن او حادثه بوده است
پس منتظر لحظه دیدار کسـے نیست

ما جزء غزلهاے غریبانه خویشیم
ما را نفسـے در پـے تکرار کسـے نیست

هنگام سفر دست خداوند سپردیم
جز او که در این کوچه و بازار کسـے نیست

رفتـے و پس از رفتنت اے یار در این شهر
انگار کسـے هست وانگار کسـے نیست

گــاه دلم می‌گیرد ،

گــاه دلم می‌گیرد ،
گــاه زندگی سخت می‌شود .
گــاه تنها ، تنهایی آرامش می آورد
گــاه گذشته اذیتم می کند ...
این " گــاه " ها ، گــهگاه تمامِ روز و شب من می‌شوند ...
آن وقت بغض راه گــلویم را می‌گیرد ... !
درست مثل همین روزهــا ...

احساس شما


احساس شما در هر لحظه مهم تر از هر چیز دیگری در دنیاست،
احساس شما باورها و تفکراتتان را شکل می دهد, احساس شما در این لحظه زندگیتان را می سازد،
مواظب احساساتتان باشید ...

دوست داشتنت برفیست سنگین

دوست داشتنت برفیست سنگین
میبارد!
مینشیند
یخ میبندد و با هیچ افتابی اب نمیشود...

همیشـہ با من بمان

همیشـہ با من بمان

هیچڪس
عاشقانـہ تر از من ،
نمے تواند تو را بسراید

تو درتمام لحظـہ هایم
تڪرار مے شوے

اما؛هیچگاـہ
تڪرارے نمے شوے  ...

نبودن هایے

نبودن هایے
هست ڪہ هیچ بودنے
جبرانشان نمیڪند

ڪسانے هستند
ڪہ هرگز تڪرار نمیشوند

و" تو" همانے ڪہ هیچ ڪس
جایت را برایم پر نمیڪند ...

با گفتن یک ,عزیزم

‎با گفتن یک ,عزیزم جایت خالی‌ست
‎نه جای من پر می‌شود و نه از عمق شادی‌هایت کمتر
‎فقط
‎دل خوش می‌شوم که هنوز؛
‎بود و نبودم
‎برایت مهم است...

ایستاده‌ام!!!!

ایستاده‌ام!!!!
کناره جاده ی خیالم،
و فریاد می زنم، مستقیم،
بسوی شهر آرامش،
به روستای فراموشی که کوچه هایش
بوی زندگی دهد،
یا شهری بنام عشق
آقا لطفا دربست

امروز اتفاق…

ڪاش…
امروز اتفاق…
قشنڪًے مےافتاد…
مثلا ڪمے نڪًرانم…
مے شدے یا اصلا زنڪً…
مے ‌زدے و بہ من مے ڪًفتے…
"دوستت دارم"…